پشت يك كاميون نوشته بود
بوق نزنيد رانده خواب است
اي كه از كوچه معشوقه ما مي گذري
بر هذر باش كه ما هم از كوچه معشوقه تو مي گذريم
دست علي به همرات
دلم دادم بري باهاش حال كني
نكه بري جيگركي بازكني!!
بر دريچه قلبم نوشتم..ورود عشق ممنوع.
اما عشق دنده عقب وارد شد!