لحظه های تاریکم را با نور نگاههایت جان دادی ...
حالا کجا هستی ؟
دستانت چه می کند ؟
دستی که مضرابش نوازشی است
و هر تار جان مرا به سرودی تازه می نوازد
و آن چشم ها که ...
پیش از آنکه نگاهی باشد ... تماشایی است ....
من ماندم
ما ماندیم و...
دخترم دنيا محل گذره
كسي سود از دشمني نمي بره
دخترم زندگي شيرينه ولي
حيف كه مثل باد مياد مي گذره
دخترم تو راحت جون مني
گرميه رگ هاي بي خون مني
دخترم هستيه بابا دست توست
تو همه هستي و ايمونه مني
دخترم چشماتو وا كن ببينی
اين كه باتو حرفها داره پدره
تو به من اميد زندگي ميدي
عمر جاويد هميشگي ميدي
رو...
وقتی دلت شکست
تنها و بی هدف
شبپرسه میزنی
از هر کدوم طرف
روزای خوبتو انکار میکنی
این واقعیتو تکرار میکنی
اطرافیانتو از دست میدی و
افسرده میشی و
از دست میری و
دور خودت همش دیوار میکشی
افسوس میخوری
سیگار میکشی
تن خسته ای ولی خوابت نمیبره
این حس لعنتی
از مرگ بدتره
دل میکنی ازین دل میبری ازون...
بشکن سردی سکوتت را
تو که کلماتت
داد میزند دلتنگی ات را
باز کن قفل لبان خاموشت را
و به جای لبخند...
بی تابی ات را فریاد کن...
آهای
تویی که در نگاهت عشق موج میزند
چرا راضی به بی قراری ام میشوی؟
[IMG]
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما چه کسی نقش تور ا خواهد شست
آسمان سربی رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
می پرد مرغ نگاهم تا دور
وای باران باران
پر مرغان نگاهم را شست...
بـزرگ که میشــــوی....
غُصـه هایت زودتـر از خـودت،قـَد می کِشــند،
دَرد هـایت نــیز!
غــافل از آنکه لبخــندهـایت را،
در آلبــوم کـودکــی ات جــا گــُذاشتــی.....