نتایح جستجو

  1. yunes_prg

    عطـــر ِ تنتـــ را ... در شیشـــه‌هــای ِ رنگــی ِ کوچکـــ می‌فــروشنـــد و قســـم...

    عطـــر ِ تنتـــ را ... در شیشـــه‌هــای ِ رنگــی ِ کوچکـــ می‌فــروشنـــد و قســـم می‌خـــورنـــد تــازه از آنســــوی ِ آبــــ ‌هــا آمــده‌ قــرار نبـــود وقتــی کـــه قهــر مــی‌کنــی . . . اینگونـــه دلتـــ را به دریــا بــزنـــی و بـــروی
  2. yunes_prg

    رفتم پیش دکتر روانشناس میگه به مشکلات بخند! . . . . . . . . . . . مرغ کیلوئی هفت هزار تومن...

    رفتم پیش دکتر روانشناس میگه به مشکلات بخند! . . . . . . . . . . . مرغ کیلوئی هفت هزار تومن! (هههههههههه) نان 800 تومن! ( هههههه!) برنج کیسه ای سی هزار تومن! ( ای خدا مردم از خنده ههههههه!) روغن دولیتری ده هزار تومن( ههههه آی دلم !) ... قند کیلویی دوهزار و پونصد! (به من چه آخه من که چایی خور...
  3. yunes_prg

    از صورتت نقاشی كشیده ام همانطور كه دلم میخواست باشی حالا چشمهایت فقط مرا میبیند و لبخند همیشگیت...

    از صورتت نقاشی كشیده ام همانطور كه دلم میخواست باشی حالا چشمهایت فقط مرا میبیند و لبخند همیشگیت لحظه های نبودنت را میپوشاند فقط مانده ام هوس بوسیدنت را چه كنم؟
  4. yunes_prg

    خستــه ام ؛ خستــه تـر از آنـی کـه خیـانـت کنـم تنهــایــم ؛ تنهــــا تـر از آنـی کـه عـاشــق...

    خستــه ام ؛ خستــه تـر از آنـی کـه خیـانـت کنـم تنهــایــم ؛ تنهــــا تـر از آنـی کـه عـاشــق شـوم
  5. yunes_prg

    زن بود...!! حوا بود و شریک آدم ...!! قبول ، از بهشت رانده بودنش اما...!! ذاتش بهشتی بود...

    زن بود...!! حوا بود و شریک آدم ...!! قبول ، از بهشت رانده بودنش اما...!! ذاتش بهشتی بود...!! بهشت در آغوشش بود...!! اصلا با او به زمین آمده بود...!! شرم داشت...!! حیا داشت...!! مستور بود....!! حتی...!! وقتی عریان آغوش برای آدمش میگشود...!! نجیب بود...!! پاک بود و زلال...!! زن بود...!! زن...!!
  6. yunes_prg

    ˙·٠•●♥ فقط یکـ بآربهـ دنیــآ می آیی وفقط یکــ بآرخداوند زندگی رآ بهـ تو هدیهـ می دهد امآ در...

    ˙·٠•●♥ فقط یکـ بآربهـ دنیــآ می آیی وفقط یکــ بآرخداوند زندگی رآ بهـ تو هدیهـ می دهد امآ در سرآی دیگر همواره خواهی بود.. اگر این فرصتـ یکـ بآره را از دستـ دهی چهـ خوآهی کرد .. امآ یآدتــ بآشد کهـ هرصبحـ تولدی دوبآرهـ استـــ تولدی ازخود بآ خود وبآ دستــ خود... ♥●•٠·˙
  7. yunes_prg

    شیشه ای میشکند.یک نفر میگوید که چرا شیشه شکست؟ دیگری میگوید: شاید این رفع بلاست دیگری می پرسد...

    شیشه ای میشکند.یک نفر میگوید که چرا شیشه شکست؟ دیگری میگوید: شاید این رفع بلاست دیگری می پرسد شیشه پنجره را باد شکست؟ دل من سخت شکست هیچ کس هیچ نگفت... کسی صدای شکستنش را نشنید...غصه ام را نشنید از خودم میپرسم ارزش قلب من از شیشه پنجره هم کمتر بود ... به رفع کدامین بلا دل من شکست...
  8. yunes_prg

    عشق با جمله : “تو با بقیه فرق داری ” شروع میشه و به جمله ” تو هم مثل بقیه ای” ختم میشه !

    عشق با جمله : “تو با بقیه فرق داری ” شروع میشه و به جمله ” تو هم مثل بقیه ای” ختم میشه !
  9. yunes_prg

    بعضی ها رو در جوب باید شست … تا لجن ها همه خوشحال شوند که کثیف تر از خودشان هم هست ..!!!

    بعضی ها رو در جوب باید شست … تا لجن ها همه خوشحال شوند که کثیف تر از خودشان هم هست ..!!!
  10. yunes_prg

    قــــــدرت ِ اراده و میل به ... پیـــــروزی، موفــــــقیت،‌‌‌‌ سامان دادن به زندگــــی...

    قــــــدرت ِ اراده و میل به ... پیـــــروزی، موفــــــقیت،‌‌‌‌ سامان دادن به زندگــــی ... و تسلط بر آن... تنها هنگامی در شما بیدار می‌شود ، که بدانید چه می‌خواهید ... و باور داشته باشید که هیچ مشکل و مساله و مانعی ... نمــــــــــــی‌تواند جلوی شما را بگیرد....
  11. yunes_prg

    اگه وقتی میخنده خوشگل تر میشه... اگه لباساش خیلی بهش می اومدن اگه صداش بی نظیره.... اگه خندیدنش...

    اگه وقتی میخنده خوشگل تر میشه... اگه لباساش خیلی بهش می اومدن اگه صداش بی نظیره.... اگه خندیدنش محشره اگه بهتون آرامش میده... اگه میتونه غافلگیرتون کنه اگه دوست دارین سربه سرش بذارید که بهتون بگه دیوونه اگه بهش میگید رفتم که نرو گفتنش رو بشنوید اگه ازش میپرسید دوستم داری تا قربون صدقه تون بره و...
  12. yunes_prg

    می‌دانی بهشت کجاست ؟ یه فضای چند وجب در چند وجب ! بین بازوهای کسی که دوستش داری ...

    می‌دانی بهشت کجاست ؟ یه فضای چند وجب در چند وجب ! بین بازوهای کسی که دوستش داری ...
  13. yunes_prg

    سالها رفت و هنوز یک نفر نیست بپرسد از من که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟ صبح تا نیمه ی...

    سالها رفت و هنوز یک نفر نیست بپرسد از من که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟ صبح تا نیمه ی شب منتظری همه جا می نگری گاه با ماه سخن می گویی گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی راستی گمشده ات کیست؟ کجاست؟ صدفی در دریا است؟ نوری از روزنه فرداهاست یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟
  14. yunes_prg

    چند بار وقتی که گذشته‌ام روی شانه‌هایم سنگینی می‌کرد، این امید را داشتم که به یک‌باره از...

    چند بار وقتی که گذشته‌ام روی شانه‌هایم سنگینی می‌کرد، این امید را داشتم که به یک‌باره از همه‌چیز ببُرم: شغل، شهر، زن و دنیایم را عوض کنم - دنیایی از پی دنیایی دیگر، تا جایی که یک دورِ کامل زده باشم. - عاداتم، رفقایم، معاملات، مشتری‌هایم… اشتباه می‌کردم؛ اما وقتی متوجه شدم که دیگر دیر شده...
  15. yunes_prg

    تو را با سکوت عمیقت نگاه بی کلامت و سقف چکه کرده از معرفتت به خورشید خداحافظی می سپارم تا شب...

    تو را با سکوت عمیقت نگاه بی کلامت و سقف چکه کرده از معرفتت به خورشید خداحافظی می سپارم تا شب دلتنگی مرا نبینی و مهمان اشک دیوار من نباشی که خدای ناکرده ذره ای د ررفتنت شک نکنی
  16. yunes_prg

    میگویند یک دست صدا ندارد اما شما باور نکنید گاهی اوقات یه دست از یک دل‌ تنها چیز‌هایی‌ می‌نویسد...

    میگویند یک دست صدا ندارد اما شما باور نکنید گاهی اوقات یه دست از یک دل‌ تنها چیز‌هایی‌ می‌نویسد که گوش دنیا سوت میکشد...
  17. yunes_prg

    ای کاش میشد یه گوشه نوشت خدایاامشب خیلی خستم فردا بیدارم نکن

    ای کاش میشد یه گوشه نوشت خدایاامشب خیلی خستم فردا بیدارم نکن
  18. yunes_prg

    بس است لعنتــــــــــــی ...!!!! بــــ ــس است ...* خیالت را بگو رهایم کند ........! [IMG]

    بس است لعنتــــــــــــی ...!!!! بــــ ــس است ...* خیالت را بگو رهایم کند ........! [IMG]
  19. yunes_prg

    زنده ام هنوز ولی نه به لطف جانی كه مانده....به لطف استخوانهای لجبازی كه كه روی هم ایستاده و...

    زنده ام هنوز ولی نه به لطف جانی كه مانده....به لطف استخوانهای لجبازی كه كه روی هم ایستاده و كوتاه نمی آیند
  20. yunes_prg

    خنده دار نیست؟... خیلی وقت است که ماجرا تمام شده است اما تو، هنوز درگیر آدمی هستی که روزگاری...

    خنده دار نیست؟... خیلی وقت است که ماجرا تمام شده است اما تو، هنوز درگیر آدمی هستی که روزگاری دلت را به دست هایش سپرده بودی، خبر می رسد : از تو گذشته است... رفته است... به " دیگری " رسیده است... و " دیگری "... می خندی.... خنده ات می گیرد از فکر این که روزی، تو هم " دیگری " بودی ... برای آن که...
بالا