شیشه ی پنجره را باران شست
از دل من اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟
آسمان سربی رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
می پرد مرغ نگاهم تا دور
وای ، باران
باران ؛
پر مرغان نگاهم را شست
و ندایی که به من می گوید :
"گر چه شب تاریک است
دل قوی دار ، سحر نزدیک است "
باز کن پنجره را
تو اگر...