شعر صفحه 538 پروفتون ( واقعا زیباست ):gol:
شب ها که دریا، می کوفت سر را
بر سنگ ساحل، چون سوگواران؛
شب ها که می خواند، آن مرغ دلتنگ،
تنهاتر از ماه، بر شاخساران؛
شب ها که می ریخت، خون شقایق،
از خنجر ماه، بر سبزه زاران؛
شب ها که می سوخت، چون اخگر سرخ
در پای آتش، دل های یاران؛
شب ها که...