ضدقهرمانِ داستانِ تازۀ شیرینت می شوم . می خواهم بیایم طوری داستانِ تنهاییِ این چند سال را تازه کنم که با ورودم آهنگی با نت های بم پیانو فضا را پر کند . کاری کنم که نفهمی کی هستم ولی دنبالم راه بیفتی … بخواهی بیایی و بایستی و تو چشمانم نگاه کنی … و جوابِ تلخ شدنِ قصه رو، آن هم در میانۀ شیرینش...