ببین من جلسه ی اول ک رفتم بیمارستان !ترم 2 بود !
یادمه وقتی کاراموزی تموم شد نه شام خوردم نه ناهار!!!! انقد اعصابم خورد بود باهیچکسیم حرف نمیزدم دست خودم نبود دلم گریه میخواست:دی
اما ازونجایی ک من جلوی کسی گریه نمیکنم ! گذاشتم شب ک همه خوابیدن ی دل سیر گریه کردمو خالی شدم تا فرداش ! ک دوباره...