نتایح جستجو

اخترانی که به شب در نظر ما آیند پیش خورشید محالست که پیدا آیند

ای جااااااان جاااناااان ای درد و درمان ای سخت و آسان ، آغاز و پایان [IMG]

ای موضوع دزد [IMG] قرش بده لامصبو یادت نره :قر ها ولی عینوهو مسابخه زدمش تو رگ :دی

الهی من بگردم : ( نه باو با این کمرت چی کاریه ، ویلیش کنیم اصن

من یه انار بخورم بیام ! :دی

این جا شکری هست که چندین مگسانند یا بوالعجبی کاین همه صاحب هوسانند

شی داری پ ؟!!؟!!! [IMG][IMG] پ خ داده ! فیلن ک تو کوچه علی چپه ، ب شکّم انداخت !

من هم اول روز دانستم که عشق خون مباح و خانه یغما می‌کند

[IMG]

یار باید که هر چه یار کند بر مراد خود اختیار کند

يک پنجره براي ديدن يک پنجره براي شنيدن يک پنجره که مثل حلقه ي چاهي در انتهاي خود به قلب زمين ميرسد و باز مي شود بسوي و سعت اين مهرباني مکرر آبي رنگ يک پنجره که دستهاي کوچک تنهايي را از بخشش شبانه ي عطر ستاره هاي کرديم سرشار مي کند . و مي شود از آنجا خورشيد را به غربت گل هاي شمعداني مهمان...

تو پادشاهی گر چشم پاسبانان همه شب به خواب درنرود پادشا چه غم دارد

ب دلخواه نداد ک !! :متعجب

من از جهان بي تفاوتي فکرها و حرف ها و صداها ميآيم و اين جهان به لانه ي ماران مانند است و اين جهان پر از صداي حرکت پاهاي مردميست که همچنان که ترا ميبوسند در ذهن خود طناب دار ترا ميبافند

آه... سهم من اينست سهم من اينست سهم من ، آسمانيست که آويختن پرده اي آنرا از من ميگيرد فروغ

خعلی نیگه داشته بوده ها ، تکرر گیریفته :دییی بذا بینیم میاد تو تله ی ب دلخواه [IMG]

لاابالی چه کند دفتر دانایی را طاقت وعظ نباشد سر سودایی را

مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را

ولی دیه همه ی مشاعره ها رو از زیر خاک کشیده بیرونا ! اهل این حرفاس ؟!!؟! [IMG]

دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت