نتایح جستجو

  1. mani24

    مادران صبور (خاطرات مادران شهید)

    شهيد علي اكبر سيلانيان -فرزندم علي‌اكبر سيلانيان ( جاسم ) در نيمه شب هجدهم ماه مبارك رمضان در عراق به دنيا آمد. صبح زود همان روز قبل از اين كه نگاه غريبه‌اي به صورت او بيافتد، او را بغل كرد و به حرم آقا امام حسين (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) و زيارت‌گاه‌هاي نزديك محل سكونتمان برد و بعد از 2 ساعت...
  2. mani24

    مادران صبور (خاطرات مادران شهید)

    شهيد علي ذاكري ـ وقتي براي رفتن به جبهه بدرقه‌اش كرديم، خيلي‌ها گفتند: آره ديگه به كساني كه به جبهه مي‌روند، دويست هزار تومان پول مي‌دهند... چند سال از آن روزها گذشته ولي آن زخم زبان را هنوز به ياد دارم. ـ 12 روز بعد تماس گرفت، اول با همسر عمويش صحبت كرد، بعد با من. گريه نمي‌گذاشت حرفي بزنم...
  3. mani24

    مادران صبور (خاطرات مادران شهید)

    شهيدان حسني يادم هست با بچه‌ي روي كولم مي‌رفتم مزرعه‌ي مردم كار مي‌كردم، در فصل‌هايي كه كشاورزي نبود نيز حصير مي‌بافتم و كارهاي خانه را بچه‌ها انجام مي‌دادند. دلم مي‌خواست بچه‌هايم اهل نماز و روزه باشند. تمام لوازم مربوط به تحصيلشان را تا كلاس سوم ابتدايي با پول كارگري تهيه كردم. عظيم من،...
  4. mani24

    وصیت نامه های شهدا

    وصیت شهید 13ساله به ما در وصیتنامه شهید دانش*آموز «عبدالمهدی پیرحیاتی» آمده است: برادران! هیچگاه دست از یاری دین اسلام برندارید و با امام امت، خمینی کبیر پیوندتان را مستحکم* تر کنید و هیچگاه چون مردم کوفه که به حضرت علی (ع) و مسلم*بن عقیل و امام حسین (ع) پشت کردند، پیمان*شکن نباشید. شهید...
  5. mani24

    **(زندگینامه شهدا)**

    احمدجان محسن کربلایی شد ابرمردی که با شش تن، قله‌های بازی دراز را پس گرفت خدایا الآن تمام مردم ایران چشم انتظارند. مادران و پدران شهدا در التهابند. قلب امام نگران این حمله است. در این حمله، نه آبروی ما بندگان حقیرت، بلکه آبروی اسلام در میان است. خدایا اگر می‌دانی که نیت‌های ما خالص و فقط...
  6. mani24

    **(زندگینامه شهدا)**

    بعثی‌ها بالای سرم آمدند. یکی از آنها می‌خواست تیر خلاصی ‌به من بزند؛ اما دیگری لگدی به پهلویم زد و با پوتین دست شکسته‌ام را فشار داد. درد تمام وجودم را گرفت، ولی صدایی از دهانم بیرون نیامد و همین ‌باعث شد تا به من تیر خلاص نزنند. سرما و درد به سراغم آمد. یکی از پاهایم خرد شده بود، دست راستم...
  7. mani24

    طــــــــــــــــرح نسیــــــــــــــــــــــ م دوست .................... ختم قرآن در ماه مبارک رمضان....1435

    خـداونـدا بـه یـاد تــــو کـه بـاشم، تمـام دورهـا نـزدیـکـنـد و تـمـام نـاممکن هـا ممکن ...
  8. mani24

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    یک دسته می روند و در حسرتِ داشتنشان می مانی … دسته دیگر از چشمت می افتند و از زندگیت بیرونشان می کنی … خودت را از چشم کسی نینداز … بگذار همیشه در حسرت بودنت بمانند … !
  9. mani24

    کوچه های تنهایی

    من نامه های عاشقانه دیگران را نمیخواهم که بخوانم تو چه حرفی بامن داری؟ از خودت بگو از دلی که رنجاندی اما بیخیالشی از معشوقی که نمیخواهی بدانی حال و روزش چگونه اس خاطره ها و حرفای زیبای عاشقانه ات با او چه میکند!! درد دارد وقتی من عاشقانه هایم را مینویسم دیگران یاد عشقشان می افتند اما تو بی خیالی...
  10. mani24

    رفتن...

    به غرورم کاری نداشته باش هرچه می خواهی بشکن از دلم بگیر تا ته حنجره ام برو دستم را خودم می شکنم که همین سر خط نقطه ضعفم را گذاشت یادم نبود نامردها مـــُـــشتشان از قلبشان بزرگ تر است ..
  11. mani24

    برای تو می نویسم

    بیا آخرین شاهکارت را بیبین مجسمـه ای با چـشمانی باز خیره به دور دست شاید شرق،شاید غرب مبهوت یک شکست، مغلوب یک اتفاق مصلوب یک عشق، مفعول یک تاوان خرده هایش را باد دارد می برد و او فقط خاطراتش را محکم بغل گرفته… بیا آخرین شاهکارت را بیبین مجسمه ای ساخته ای به نام «من» !
  12. mani24

    [IMG]

    [IMG]
بالا