تو آمدی و برگ ریز مانده دلم
دلم شکست ، ریز ریز مانده دلم
هوای عربده در کوچه های شب دارم
ولی خمار شرابی غلیظ مانده دلم
سرم هوای " چرخ می زند " دارد
در آرزوی « عزیزم بریز » مانده دلم
به این امید که شاید به دیدنم آیی
به رغم حرف پزشکان مریض مانده دلم
به آن هوا که بلندش کنی مگر از خاک
هنوز روی زمین...