خوابیدی بدون لالایی و قصه
بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه كابوس زمستون نمی بینی
توی خواب گلهای حسرت نمی چینی
دیگه خورشید چهرتو نمی سوزونه
جای سیلی یا یه باد روش نمی مونه
دیگه بیدار نمی شی با نگرونی
یا با تردید كه بری یا كه بمونی
رفتی و آدمكا رو جا گذاشتی
قانون جنگل رو زیر پا گذاشتی
اینجا...