رهايى يعنى آزاد ساختن .
اغلب اوقات اين نه دشمن,که خويشاوند يا دوستى است که بايد از نظر عاطفى رها و آزادش کنيد.
يکى از موثرترين قانون هاى شفا,اين است که:
دشمنانتان را ببخشاييد و دوستانتان را رها و آزاد کنيد.
از کتاب قانون شفا
کاترين پاندر
حرف که نمی زنم از خودش نمی پرسد
این بنده خدا که لال نبود
چرا یک دفعه این طور شد؟
راحت تر است فکر کند زن ها بعضی وقت ها کم حرف می شوند.
به خودش زحمت نمی دهد ببیند
توی دل من چه خبر است ...
از کتاب رویای تبت
فریبا وفی
اکثر مردم دوست دارند
با آدمهایی که هم قد و اندازهٔ خودشان باشند دوست شوند،
چون این طوری گردنشان اذیت نمیشود.
البته اگر بحث عشق و عاشقی در میان باشد
موضوع فرق میکند
چون در آن حالت،
تفاوت سایز خیلی هم به نظر طرفین جذاب میرسد.
معنیاش این است:
من همه جوره با تو کنار میآیم ...
از کتاب...
من چند سال پیش دیوانه وار عاشق شدم، وقتی که فقط ده سال داشتم، عاشق یه دختر لاغر و قدبلند شدم که عینک ته استکانی میزد،وپانزده سال از خودم بزرگتر بود،اون هر روز به خونه پیرزن همسایه میومد تا پیانو یادبگیره، از قضا زنگ خونه پیرزن خراب بود، ومعشوقه دوران کودکی من زنگ خونه مارو میزد،منم هر روز با یه...
آدمبزرگها عاشق عدد و رقم اند.
وقتی با اونا از یک دوست تازه حرف بزنی،
هیچوقت ازتون در مورد چیزهای اساسی سوال نمیکنن،
هیچوقت نمیپرسن آهنگ صداش چطوره؟
چه بازیهایی رو دوست داره؟
پروانه جمع میکنه یا نه؟
میپرسن چندسالشه؟
چندتا برادر داره؟
وزنش چقدره؟
پدرش چقدر حقوق میگیره؟
و تازه بعد...