من بودم که سرانجام او را کنار خود نشاندم،
من بودم که دستش را به دست گرفتم،
و آخر سر من بودم که با وجود خودداری او، او را بوسیدم.
اما با این همه، اگرچه چشمهایش گذاشتند که ببوسمشان،
لبانش گریختند ...
نه تنها به بوسیدن من رغبت و حرارتی از خود نشان ندادند،
بلکه از پاسخ دادن به لبان من نیز خودداری...