نتایح جستجو

آخه میدونی چند روز پیش دلم برای زمان مدرسه م تنگ شد. یه زمانی بود 11 شب میخوابیدم دیر وقت بود:D صبح هم آدم سرحال تره والا وااا یعنی فرمایش من سکینه س؟ واسه منم متینه :D

عاشق پاییز بودم اکنون برای زمستان جان می دهم آخر عزیز دلم تو خودت را در لباس های زمستانی ات دیده ای؟! توحید هجرتی

عالی بود. بله. برف و آدم برفی هم عالیه. فرمایش شما کاملا متینه :D امسال که نه برف دیدیم نه بارون. دریغ از یه روز ابری حتی :|

آره من تو این یه ماه یه جورایی دور نت رو خط کشیده بودم. سعی میکردم نرم. لپتاپ و کامپیوتر که کلا تعطیل بود. الان هم هر شب سعی میکنم زودتر بخوابم. کلا یه خرده زندگیم برنامه داشته باشه :d

آدم‌ها وقتی می آیند موسیقی شان را هم با خودشان می آورند ... ولی وقتی می روند با خود نمی برند‌‌ ! آدم‌ها می آیند و می روند ولی در دلتنگی هایمان‌‌ شعرهایمان‌‌ رویاهای خیس شبانه‌‌مان... می مانند‌‌‌ ! جا نگذارید ! هر چه را که روزی می آورید را با خودتان ببرید‌ ! وقتی که می روید دیگر به خواب و...

ممکن است آدم ها دوران بدی را بگذرانند، اما معنی اش این نیست که همه چیز عاقبت درست نمی شود. پل استر

چه قدر خسته ام از «چرا؟» از «چه گونه!» خسته ام از سؤال های سخت پاسخ های پيچيده از کلمات سنگين فکرهای عميق پيچ های تند نشانه های با معنا، بی معنا... دلم تنگ می شود گاهی، برای يک «دوستت دارم» ساده دو «فنجان قهوه ی داغ» سه «روز» تعطيلی در زمستان چهار «خنده ی» بلند و پنج «انگشت» دوست داشتنی...

مرا به ذهنت نه، به دلت بسپار! من از گم شدن در جاهای شلوغ می‌ترسم… مژگان عباسلو

هندی؟ داداش اوضاع من کم از فیلم هندی نبوده :D آره یه ماه نشده.

خانه ات را باد برد تو هنوزم نگرانِ وزشِ باد، در موی منی!؟ هیلا صدقی +اینم خیلی قشنگه :D

آره. من عصن ارادت خاصی به بارون و چتر دارم :biggrin:

سلام بیژن. خوبم خوبی؟ چه خبرا؟ انگار سه ساله ندیدمت :D

خب من عشق را جورِ دیگری می دیدم... از اولش هم همین طور بودم! این که مثل یک دکمه ی شُل به پیراهن کسی آویزان باشم را دوست نداشتم؛ این که مثل تابلوی راهنما مدام یادآورِ باید و نبایدی باشم را؛ دوست نداشتم... این که...! من می خواستم با هم عبور کنیم؛ گاهی حتی پس و پیش؛ اما در ‏حرکت... من ‏ایستادن را...

سلامتی تلاش. شما کجا اینجا کجا؟ چطو شده؟:w02:

ای کاش حواست نباشد از خانه بیرون بزنی من به کوچه بیایم و به باران فکر کنم و تو روزنامه ات را روی سرت بگیری من تمام کوچه را بدوم و کمی چتر تعارفت کنم حتما مسیرمان یکی ست حالا که مقصد تویی! سمانه سوادی +این خیلی قشنگه :love:

خب آدمی ست دیگر دلش تنگ می‌شود حتی برای کسی که دو ساعت پیش برای اولین بار دیده الان باید علامت تعجب بگذارم جلوی این جمله؟ آدم ها از یک جایی در زندگی ات پیدا می شوند که فکرش را نمی‌کنی از همانجا که گم می ‌شوند تعدادشان هم کم نیست هی می آیند و می روند اما این تویی که توی آمدن یکی‌شان گیر می‌کنی و...

ﺯﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻧﺼﻔﻪ ﻭ ﻧﯿﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﺪ! ﯾﮏ ﺯﻥ ﺭﺍ ﯾﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺮﺳﺘﯿﺪ ﯾﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﻫﺎ ﮐﺮد! ﺧﺎﮐﺴﺘﺮﯼ ﻓﺮﺳﻮﺩﻩ ﺍﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ... ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺳﯿﺎﻩ ﻣﻄﻠﻖ. ﺷﻬﺮﻩ ﺗﻮﮐﻠﯽ

امیر... ;)

عه چه حیف! امیدوارم هر کجا هستی خوش و سلامت باشی عزیزم. دلم برات تنگ میشه. هر از گاهی سر بزن خیلی خوشحال میشم :*

هوم؟ میخوای منو زنده کنی؟ :huh: