سهلاااام خاله جون ....
حالا میای خونمون دلت می گیره ...:w04:
بعد دوروز چراغ خونمونو روشن کردیم :cry:
تازشم الان اومدم خونه دایی جونم وگرنه یک چند هفته ای چراغم خاموش بود :crying:
کامپیوترم پاورش سوخت ...
2 روز پیش داشتم درس می خوندم . یه بوهایی میومد . اول رفتم از غذا سراغ گرفتم . بعد اومدم...