نتایح جستجو

  1. mani24

    همین الان داری به چی فکر میکنی؟

    آرزو میکنم لبخند مهمون لبهاتون بشه. شادی از در و دیواره قلبتون سرازیر بشه. سلامتی مهمون دائمی محفل خانواده تون بشه. امیدوارم ساز دنیا کوکه خواسته های قلبی شما بشه.
  2. mani24

    وقتی میخنده بهش بگو: «دلم میخواد همیشه خوشحال ببینمت ‏اول به این خاطر که لایقش هستی ‏و بعد به...

    وقتی میخنده بهش بگو: «دلم میخواد همیشه خوشحال ببینمت ‏اول به این خاطر که لایقش هستی ‏و بعد به این دلیل که لبخند تو ‏قشنگ ترین چیزیه که در این دنیا دیدم ‏و تو رو اینجوری توی ذهن و قلبم‌ دارم..!»
  3. mani24

    همین الان داری به چی فکر میکنی؟

    آرزو میکنم ایشاالله یه جای دیگه با یه اتاق خوب پولات برگرده
  4. mani24

    مشاعرۀ سنّتی

    تو در بزم من این آوازه ی مستی به خود بستی تو رسوا نیستی من جام رسوا آفرین دارم
  5. mani24

    دیر آمدی! خیلی دیر...

    - حاضری؟ + آره... فقط یادت باشه اولین چیزی که درباره ی هم دیگه تو ذهنمون اومد رو باید بگیم ... بدون مکث... بدون فکر... - باشه تو شروع کن... + اولین بار که دیدمت خودخواه و مغرور به نظرم اومدی...کلی هم اون روزا پشت سرت حرف می زدم ... -من واست تو دانشکده اسم گذاشته بودم... بهت می گفتم...
  6. mani24

    🔺️🔻من اینطوریم... شما چطور؟

    منم خیلی دوست دارم من راحت به همه اعتماد می کنم شما چطور؟
  7. mani24

    🔺️🔻من اینطوریم... شما چطور؟

    من الانم فرصت کنم میرم راه رفتن زیر باروون رو دوست دارم شما چطور؟
  8. mani24

    🔺️🔻من اینطوریم... شما چطور؟

    منم دوست دارم من کوه نوردی رو دوست دارم شما چطور
  9. mani24

    🔺️هوای تو... ♡

    انقدر خوب می شناختمش که قبل از حرف زدن می فهمیدم داره به چی فکر می کنه... چشماش می گفت یه نقشه هایی واسه آینده ش کشیده، همون چشما می گفت نقشه رو اشتباه کشیده. می دونستم وقتی چیزی میره تو سرش باید انجام بده، حتی اگه وسط راه بفهمه نقشه ش اشتباست، حتی اگه از ناکجاآباد سر در بیاره. خیلی زود فهمید...
  10. mani24

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    "خودت رو دوست داری؟!" نمی دونم چرا ولی این اولین سوالی بود که ازم پرسید. بهش نگاه کردم و زدم زیر خنده،گفتم اصلا مگه میشه کسی خودشو دوست نداشته باشه... گفت آره میشه...زل زد تو چشامو تعریف کرد: "چند سال پیش یکی که دوسش داشتم همین سوال رو ازم پرسید. منم اولش خندیدم ولی هوا که تاریک شد، تو سکوت...
  11. mani24

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    آدما وقت دل کندن دو دسته میشن... دسته ی اول اونایی هستن که بعد از اختلاف، رفتن آخرین چیزی هست که به ذهنشون می رسه، پس تلاش می کنن تا همه چیز رو‌ درست کنن اما وقتی می بینن‌ همه چیز بینشون انقدر خراب شده که قابل تعمیر نیست کم‌ کم سرد میشن و از طرف مقابلشون فاصله می گیرن تا ذره ذره فراموشش کنن...
  12. mani24

    رد پای احساس ...

    بهم گفت عشق مثل بازی می مونه. تو هر بازی یکی می بره یکی می بازه. بازی عشق مساوی نداره. یا می بری یا می بازی. بگو ببینم تو عاشقی بردی یا باختی؟ تو چشماش خودم رو نگاه کردم و گفتم می دونی اولین بار کِی دستش رو گرفتم؟ تو بازی « نون بیار کباب ببر»! سال آخر دانشگاه همه بچه ها دور هم تو کافه جمع شده...
  13. mani24

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    محبوب من ما که توقع نداشتیم این دنیا ما را ناز کند، یا گرم در آغوش بگیرد فقط توقع بود که این قدر جگرمان را نسوزاند! محبوب من! عدالت یعنی هرچیزی، هرکسی، سرجای خودش باشد عدل این است که شما دردل ما باشید...
  14. mani24

    🔺️🔻من اینطوریم... شما چطور؟

    من نثر رو بیشتر دوست دارم من دوست دارم دور دنیا رو بگردم شما چطور
  15. mani24

    🔺️هوای تو... ♡

    دوست داشتم برای سالیانی که با تو بوده‌ام، به احترام تمام حادثه‌هایی که در ولیعصر قهقهه زدیم، به خاطر ایستگاه تئاتر شهر و سروده‌ها و آواز خوانی‌ات، بخاطر اولین قرارمان در پارک ساعی، به احترام دستانی که موهایت را نوازش کرد و گوشی که صدای تپش قلبت را شنید، بخاطر آن پیرمرد که بهمان گفت "خوشبخت...
  16. mani24

    داشتم تصورت میکردم ساده، آرام، زیبا، با همان لباس آبی فیروزه ای ات. با همان دامن بلند گل...

    داشتم تصورت میکردم ساده، آرام، زیبا، با همان لباس آبی فیروزه ای ات. با همان دامن بلند گل دار . با اولین لبخندی که زدم، دیدم خدا کنارم نشسته و دست هایش را زیر چانه اش زده! نگاهم کرد و گفت... زیباست ها!
  17. mani24

    🔺️🔻من اینطوریم... شما چطور؟

    منم همینطور من حداقل روزی دوساعت کتاب می خونم شما چطور؟
  18. mani24

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    از آخرین باری که دوستت داشته ام فقط چند ثانیه گذشته است.
  19. mani24

    🔺️هوای تو... ♡

    میگفت دو ساله که سمت هیچ سازی نرفته. انقدر دلش گرفته بوده که صدای هیچ سازی نمیتونسته آرومش کنه. اونکه همیشه عاشق صداها میشد. شبی که صدای ویلون زدن شادمهر رو براش فرستادم تا خود صبح یه بند پلی ش کرده بود. تا صبح از شدت هیجان نخوابیده بود. دیروز که گیتارشو آورده بود تا من براش کوک کنم اینارو برام...
  20. mani24

    رد پای احساس ...

    امروز نه به تو فکر کردم نه حتی نام تو را آوردم می‌دانستم هرجا که باشی خوشحالی تمام بعد از ظهر را زیر باران اردیبهشت قدم زدم و به این فکر کردم چطور با این دروغ‌ها برایت شعر بسازم
بالا