نتایح جستجو

  1. |PlaNeT|

    گفتگوهای تنهایی

    جای خالی تو داره همه دنیـامو میگیره ./ :gol:
  2. |PlaNeT|

    مشاعرۀ سنّتی

    دل به غمش بود شاد ، رفت غمش هم ز دل غم چه کند در دلی کان همه سودا گرفت ؟:gol:
  3. |PlaNeT|

    رهی معیری

    آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم بی تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم :gol:
  4. |PlaNeT|

    مشاعرۀ سنّتی

    ای یوسف خوش نام ما خوش می روی بر بام ما ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما :gol:
  5. |PlaNeT|

    مشاعرۀ سنّتی

    روزی که نماند دگری بر سر کویت دانی که ز اغیار وفــــادارترم من :gol:
  6. |PlaNeT|

    مشاعره با شعر سعدی

    دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند سروران بر در سودای تو خاک قدمند:gol:
  7. |PlaNeT|

    مشاعره با شعر سعدی

    من دگر در خانه ننشینم اسیر و دردمند خاصه این ساعت که گفتی گُل به بازار آمده ـَست :gol:
  8. |PlaNeT|

    مشاعرۀ سنّتی

    دستی که در فراق تو میگوفتم به سر باور نداشتم که به گردن درآرمت :gol:
  9. |PlaNeT|

    مشاعره با شعر سعدی

    این باد روح پرور از انفاس صبحدم گویی مگر ز طره ی عنبرفشان توست :gol:
  10. |PlaNeT|

    مشاعرۀ سنّتی

    تا هستم ای رفیـق ندانی که کیستم روزی سراغ وقت من آئی که نیستم :gol:
  11. |PlaNeT|

    مشاعره با شعر سعدی

    دل زنده می شود به امید وفای یار جان رقص می کند به سماع کلام دوست :gol:
  12. |PlaNeT|

    مشاعرۀ سنّتی

    تا عهد دوست خواست فراموش دل شدن غم می رسد به وقت و وفا می دهد به دل :gol:
  13. |PlaNeT|

    مشاعره با شعر سعدی

    دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف لیکن رفیـــــق بر همه چیزی مقدمست :gol:
  14. |PlaNeT|

    مشاعرۀ سنّتی

    تو ای چشمان به خوابی سرد و سنگین مبتلا کرده شبیخون خیال َت هم شب از شب زنده داران پُرس :gol:
  15. |PlaNeT|

    مشاعرۀ سنّتی

    تو چون نسیم گذر کن به عاشقان و ببین که همچو برگ خزانت چه جان نثارانند :gol:
  16. |PlaNeT|

    مشاعره با شعر سعدی

    افسوس بر آن دیده که روی ِتو ندیده ست یا دیده و بعد از تو به رویی نگریده ست :gol:
  17. |PlaNeT|

    مشاعرۀ سنّتی

    درد ما را نیست درمان در جهان درد ما را روی ِاو درمان بود :gol:
  18. |PlaNeT|

    مشاعره با شعر سعدی

    دل چو خواهم باختن در پای او جان ز شوقش پیش دستی می کند :gol:
  19. |PlaNeT|

    مشاعرۀ سنّتی

    او صبر خواهد از من بختی که من ندارم من وصل خواهم از وی قصدی که او ندارد :gol:
بالا