روزی در باشگاه در حال ولگردی بودم که مدیره ای (هنوز همکار ِ :دی ) (russell)منو دید و به من اندرزهایی داد و از آن روز سرپرستی منو به عهده گرفت ...
وگرنه من وآجی هامو خاله بزرگ کرده [IMG]
خاله گفته که من به دنیا اومدم اضافی بودم دادنم به خاله [IMG] ... الان پدر ومادر واقعی خودمو نمیشناسم [IMG]