گاهي که نگاهي به اطرافم مي کنم
ديوانه مي شوم...
از نگاه هايي که هيچکدام شبيه به نگاه تو نيست...
بغض مي کنم
چشمانم را مي بندم
و به ياد نگاه هاي عاشقانه ات
قطره اشکي را روانه ي گونه هاي خشکيده ام مي کنم...
لبخند که می زنم پیدایم می کنی
باران می بارد، تو از کنارم می گذری
فریاد نمی کشم که بازگردی
می دانم امشب این آسمان تاب ماه را ندارد
لبخند می زنم،
فراموش می کنم..
می دانید ؟؟!
خیلی وقتها گناه نکردن نتیجه ی فراهم نبودن موقعیت است
نه اینکه زاهد هستند و نمی خواهند گناه کنند !
همیشه هم موقعیت برای خطا و گناه وجود ندارد .
خیلی ها توهم تقوا برشان ندارد!!!
به هنگام بازديد از يک بيمارستان روانى، از روان پزشک پرسيدم شما چطور ميفهميد که يک بيمار روانى به بسترى شدن در بيمارستان نياز دارد يا نه؟
روانپزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب ميکنيم و يک قاشق چايخورى، يک فنجان و يک سطل جلوى بيمار ميگذاريم و از او ميخواهيم که وان را خالى کند.
من گفتم...