امشب دوباره مست حسينم
رباب ايراني را برمي دارم و مي گريم
و مي زنم به سيم آخر
با گريه بر علي اكبر
كه بي تابم مانند او
و گريه مي كنم سپيد سپيد
به غربت كسي كه شما نشناختيدش
و سرم مي سوزد از اين همه بدرقصي ها
چون بيمار كربلا
هنوز تاول بسيجي ها دارد مي تركد
و شما اصحاب نمك و...