نتایح جستجو

  1. رجایی اشکان

    خلوتی با خدا

    خدایا.... در این تاریکی ذهن خاموش هنوز هم چراغی سو سو می کند چهار دیواری مخروبه دلم پابرجاست و این خانه روشن است "تـــو" این ضمیر با "مــن" بیگانه ، بدان ! چیزی که مرا روشن نگه می دارد یاد توست . . . خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااا:cry:
  2. رجایی اشکان

    سلام داداش ممنون که همیشه به یادم هستی واقعا ممنون :redface:

    سلام داداش ممنون که همیشه به یادم هستی واقعا ممنون :redface:
  3. رجایی اشکان

    یک جرعه کتاب..

    فکر نمی کنم هیچ آدمی تنهایی راحت باشه. ما فقط به تنهایی عادت می کنیم، شاید مردا تنهایی راحت تر باشن ولی زنا واسه تنهابودن ساخته نشدن... کتاب اینجا باران صدا ندارد کامران محمدی نشر چشمه
  4. رجایی اشکان

    .•خنده وطنز•.

  5. رجایی اشکان

    .•خنده وطنز•.

  6. رجایی اشکان

    .•خنده وطنز•.

  7. رجایی اشکان

    .•خنده وطنز•.

  8. رجایی اشکان

    .•خنده وطنز•.

  9. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  10. رجایی اشکان

    .•خنده وطنز•.

  11. رجایی اشکان

    .•خنده وطنز•.

  12. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  13. رجایی اشکان

    .•خنده وطنز•.

  14. رجایی اشکان

    نیوتن اگر جاذبه را درست می فهمید معشوقه اش از درخت متنفر نبود و در دفتر خاطراتش نمی نوشت ...

    نیوتن اگر جاذبه را درست می فهمید معشوقه اش از درخت متنفر نبود و در دفتر خاطراتش نمی نوشت : اشک های من هم به زمین می افتاد اما تو سیب را ترجیح دادی ....
  15. رجایی اشکان

    نیوتن اگر جاذبه را درست می فهمید معشوقه اش از درخت متنفر نبود و در دفتر خاطراتش نمی نوشت ...

    نیوتن اگر جاذبه را درست می فهمید معشوقه اش از درخت متنفر نبود و در دفتر خاطراتش نمی نوشت : اشک های من هم به زمین می افتاد اما تو سیب را ترجیح دادی ....
  16. رجایی اشکان

    .•خنده وطنز•.

  17. رجایی اشکان

    .•خنده وطنز•.

  18. رجایی اشکان

    نیوتن اگر جاذبه را درست می فهمید معشوقه اش از درخت متنفر نبود و در دفتر خاطراتش نمی نوشت ...

    نیوتن اگر جاذبه را درست می فهمید معشوقه اش از درخت متنفر نبود و در دفتر خاطراتش نمی نوشت : اشک های من هم به زمین می افتاد اما تو سیب را ترجیح دادی ....
  19. رجایی اشکان

    یک جرعه کتاب..

    بعد از چهار سال هنوز باید حواسم را جمع کنم، گاهی که حواسم پرت سکوت خانه میشود یا نگاهم به عکسی می‌افتد و فکرم پی خاطره ای میرود‌، دست‌هایم به عادت بیست و چند ساله دو فنجان قهوه درست می‌کنند... خالی کردن فنجان دوم توی ظرفشویی عذاب است! کتاب یک روز مانده به عید پاک رویا_پیرزاد...
  20. رجایی اشکان

    ما خانوادگی غصه می‌خوریم... سلام خیلی زیبا و عمیق بود ممنون;)

    ما خانوادگی غصه می‌خوریم... سلام خیلی زیبا و عمیق بود ممنون;)
بالا