نتایح جستجو

  1. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    حس می کنم بدون تو برباد رفته ام..................... آرزویت ، ساکن ِ کوچه ی بن بست ، مباداهرگز ...
  2. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    حس می کنم بدون تو برباد رفته ام..................... آرزویت ، ساکن ِ کوچه ی بن بست ، مباداهرگز ...
  3. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    من به روزای بی تو عادت نکرده بودم جزتو عشقو باهیچ کس قسمت نکرده بودم
  4. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    مهربانم اي خوب! ياد قلبت باشد يک نفر هست که دنيايش را همه ي هستي و رويايش را، به شکوفايي احساس تو پيوند زده و دلش مي خواهد، لحظه ها را با تو، به خدا بسپارد...
  5. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    ياد قلبت باشد، يک نفر هست که چشمش به رهتدوخته بر در مانده و شب و روز دعايش اين است زير اين سقف بلند، هر کجايي هستي، به سلامتباشي و دلت همواره، مهو شادي و تبسم باشد ...
  6. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    دلخـــــوشم با غزلی تکه نانی ، آبی جــمله ی کــــوتاهی یا به شـــعر نابی و اگر باز بپرسی گــــویم: دلخوشم با نــــفسی حبه قندی ، چـــائی صحبت اهل دلـــــــی فـــارغ از هــــمهمه ی دنیـــایی..!
  7. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    تو چه میفهمی حال و روز کسی را که دیگر هیـــــــــــچ نگاهی دلش را نمی لرزاند..؟
  8. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    رها ترین هم که باشی،دلت گاهی هوس قفسیمیکند که نه جنسش از آهن است ونه طلا! جنسش از عشق شاید تعهد شاید هوس!!! رهاترین هم که باشی،گاهی دلت هوس مخالفت میکند
  9. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    درد دارد ! وقــتـی می رود .. و هـمه می گــویـند : دوستـت نــداشـت ... و تــو نمـی تــوانـی بـه هـمه ثــابـت كــنی كه هــرشـب بــا عـاشـقانـه هــایـش خـــوابت می كـــرد !!
  10. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    و تو میروی ، بی من ، که گره بزنی ، سبزهی تمام خاطره هامان را و دور کنی از خودت ، تمام مرا . . .
  11. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    یکی بود یکی نبود...عاشقش بودم عاشقم نبود....وقتیعاشقم شد که دیگه دیر شده بود... حالا می فهمم که چرا اول قصه ها میگن...یکی بود یکی نبود... یکی بود یکی نبود ، این داستان زندگی ماست.... همیشه همین بوده...یکیبود یکی نبود ، در اذهان شرقی مان نمی گنجد با هم بودن ، با هم ساختن ، برای بودن یکی، باید...
  12. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    مــــردها مثل «باران بهاری » هستند . هیچوقت نمی دانید کی می آیند ، چقدر ادامه دارد و کی قطع میشود.....!
  13. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    دلم نمی خوادهیچ کسی چیزی بدونه ازغمم همین غرور لعنتی ترا جدا کرده ازم
  14. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    نـتــرس از هجـــــ ـــ ـوم حـضــــــ ــــــورم .. چــــیزی جــــ ـــ ـز تـــنــهایی با من نیـــستـــــ ـــ ـ..
  15. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    دل من خسته ازین دست به دعاها بردن همه ارزوهام با رفتن تو مردن
  16. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    یک نگاهت ... به من آموخت ... که در حرف زدن ،... چشم ها ... بیشتر از ... حنجره ها می فهمند
  17. RZGH

    مشاعرۀ سنّتی

    همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره ... ... آری با تو هستم! با تویی که از کنارم گذشتی و حتی یک بار هم نپرسیدی چرا چشمهایم همیشه بارانی است
  18. RZGH

    رفتن...

    بدتر از رفتن , گندی ست که انسانها به باوریکدیگر میزنند
  19. RZGH

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    چه حس بدیست با تمام احساست به دیدن کسی بروی که خودش را آماده کرده تا به تو بگوید دیگر مال تو نیست.....!
  20. RZGH

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    چه حس بدیست با تمام احساست به دیدن کسی بروی که خودش را آماده کرده تا به تو بگوید دیگر مال تو نیست.....!
بالا