نتایح جستجو

  1. hamedinia_m51

    کوچه های تنهایی

  2. hamedinia_m51

    کوچه های تنهایی

    آفتاب است و، بيابان چه فراخ! نيست در آن نه گياه و نه درخت. غير آواي غرابان، ديگر بسته هر بانگي از اين وادي رخت. *** در پس پرده اي از گرد و غبار نقطه اي لرزد از دور سياه: چشم اگر پيش رود، مي بيند آدمي هست كه مي پويد راه. *** تنش از خستگي افتاده ز كار. بر سر و رويش بنشسته غبار. شده از تشنگي اش خشك...
  3. hamedinia_m51

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    دست در آستين احساس مي برم تورا به زيبايي بيرون مي آورم كه هميشه در دسترسي و تمامي احساسي در لحظه هاي من عطر تو مي پيچد در فضا ...
  4. hamedinia_m51

    کوچه های تنهایی

    با من از کوچ بگو و حیایی که معنا میکند مرا چشم که میبندم این تویی عبور لمسی گرم از تک تک هجاهای من امروز به اثبات رسیده ام ...
  5. hamedinia_m51

    کوچه های تنهایی

  6. hamedinia_m51

    ثانیه های خاکستری...

    هر جا هستی، ياد من باش ! ياداين نفس بريده! كه يه عمره توی آينه، تنها عكس تو ر ُ ديده! هر جا هستی، يادمن باش! من كه با ياد تو موندم، پا به پای هر دقيقه، از تو خوندم! از توخوندم! از تو كه شرم سلامت، لحظه هامُ زيرُ رو كرد! با خداحافظ سردت، چشم من به گريه خو كرد!
  7. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    حسرت دیده بی تاب تو بیمارم کرد آن نگاه نگرانت دل تبدار مرا خوابم کرد بی جهت نیست که مست رخ زیبای تو ام لب گلگون تو در دشت خزان آبم کرد مستی ام جام نگاهی ز افق های تو بود آه ،آن صورت مهتاب تو در خوابم کرد شهر را از تب بیماری من جایی نیست راه گم کرده به دنبال تو آواره و ویرانم گرد اشکم از دیده...
  8. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    همه جا تاريک است ؛تک چراغي که در اين خانه دل ؛؛روشن بود؛؛عمر خود را به اتمام رساند؛؛چه غمي حاکم است ؛؛چه سکوتتلخي ست ؛؛چه کسي آئينه ها را بشکست؟؟؟به کدامين گناه ؛ تنهايم ؟؟به گمانم که دگر ؛؛راهي نيست ؛؛جز به يک راه ؛؛که سفر بايد کرد ؛؛سفري در ره عشق ؛؛ليک بدون برگشت ؛؛
  9. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  10. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    دلم را گذاشته ام روی زنگ خانه مبادا که زنگ را بزنی و دل را نه!
  11. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    در دورترين خفايای ذهنم جايی برايت انتخاب می کنم از یاد نمیبرمت هرگز آن چشمهای هميشه منتظرت را آن دل هميشه بی قرارت را ...
  12. hamedinia_m51

    کوچه های تنهایی

    ساقی ِهمیشه تشنه ام یک جرعه از جامت بده امشب توای نامهربان در خلوتت راهم بده این را شبی گفتم به تو با چشم های خسته ام آه از غرور تلخ تو امشب دگر شکسته ام امروز ای مست از غرور تنها تر از شقایقم فردا که آیی به برم در دست طوفان است تنم فردا که آیی نزد من،...
  13. hamedinia_m51

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    امشب غزال مست خيالم به دام توست امشب دل شکسته من هم کلام توست امشب لبان خشک منٍ خسته از فراق مجنون جرعه جرعه معجون جام توست اين مرغ وحشي دلم آرام ميشود وقتي خيال ميکند او صيد دام توست امشب نويد وصل تو را داد هاتفم غمگين مشوکه شهد وصالش به کام توست امشب اگر که سر به سرايت نهاده ام زيرا بشارت است...
  14. hamedinia_m51

    غزل و قصیده

    زلفت هزار دل به يكي تار مو ببست راه هزار چاره گر از چار سو ببست تا عاشقان به بوي نسيمش دهند جان بگشود نافه اي و در آرزو ببست
  15. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  16. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  17. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  18. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  19. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
بالا