سلام
خدا رو شکر که خوبی....تورم کجا بود...همه چی به لطف شیطون ارزونه ارزونه...حیا...تقوا....وجدان...انسانیت..شرف...مردونگی رو نگو که یک قرونه
منم که دنبال این ارزونیام همچنان.11 ماهه رزمنده جانباز نماز شب خون با کل سرمایه بندهغیب شده و ماشا الله به فوانین که همچنان دارن ما رو حمایت...
سلام...نوه خانمی:D
نه بابا اتفاقی شد..این که هر وقت میاد به من نمیگه...خودم اومدم مچش رو گرفتم:biggrin:
استغفرالله...نوه!...یه دونه دارم دیگه:lol:
بچه کیلوئی چند!:biggrin:حالا چند تا عیال خارج باشگاه پیدا بشه بد نیست..سرگرم میشیم[IMG]
پسر کوچولو بعد از رفتن به رختخواب: باباااااااپدر: بله؟
پسر کوچولو: میشه برام یه لیوان آب بیاری؟
پدر: نخیر نمیشه. قبل از اینکه بخوابی گفتم آب می خوری؟ گفتی نه.
۳ دقیقه بعد، پسر کوچولو: بابااااا تشنه امه، یه لیوان آب میاری؟
پدر: نخیرررر، اگه یه بار دیگه آب بخوای، میام یکی میزنم توی گوشت تا بخوابی...
پسر کوچولو بعد از رفتن به رختخواب: باباااااااپدر: بله؟
پسر کوچولو: میشه برام یه لیوان آب بیاری؟
پدر: نخیر نمیشه. قبل از اینکه بخوابی گفتم آب می خوری؟ گفتی نه.
۳ دقیقه بعد، پسر کوچولو: بابااااا تشنه امه، یه لیوان آب میاری؟
پدر: نخیرررر، اگه یه بار دیگه آب بخوای، میام یکی میزنم توی گوشت تا بخوابی...
.......بابابزرگم هشتاد سالشه همیشه اصرار می کنه که بذارید من از خونه تنهایی برم بیرون مگه زندانی گرفتید؟می خوام برم نون و روزنامه اینا بگیرم…یه روز بعد از کلی اصرار گفتیم باشه برو ولی مواظب باش…رفته نونوایی محل به همه ی اونایی که تو صف بودن گفته عجب روزگاری شده پنج تا دختر دارم پنج تا پسر...تو...