وای... چه داستانایی میشه برا جزیره ی گریه ساخت...
شاید ارواح سرگردان عاشقی هستن که به عشقشون نرسیدن....
یا شاید دختریه که تلسم شده و تو اون جزیره گیر افتاده...
یا یه دهکده ی نفرین شده درست تو قلب جزیرس...
چه ترسناک...:eek:
سلام پیمان جان.خوبی؟؟؟
ببخشید این روزا سرم گرمه کارای شرکته...
آخه دارم تو شرکت داداشم اینا کار میکنم:redface:
میگن با سن و تجربه ی کمت خوب کار میکنی.دعام کن عزیز:smile: