نتایح جستجو

  1. ن

    همچون باران باش ، رنج جدا شدن از آسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن . . .

    همچون باران باش ، رنج جدا شدن از آسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن . . .
  2. ن

    همچون باران باش ، رنج جدا شدن از آسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن . . .

    همچون باران باش ، رنج جدا شدن از آسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن . . .
  3. ن

    همچون باران باش ، رنج جدا شدن از آسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن . . .

    همچون باران باش ، رنج جدا شدن از آسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن . . .
  4. ن

    همچون باران باش ، رنج جدا شدن از آسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن . . .

    همچون باران باش ، رنج جدا شدن از آسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن . . .
  5. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    ماه من غصه چرا؟ آسمان را بنگر ،که هنوز ،بعد صدها شب و روز مثل ان روز نخست گرم و آبی و پر از مهر ،به ما می خندد! یا زمینی را که دلش از سردی شب های خزان نه شکست و نه گرفت! بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید و در آغاز بهار ،دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت، تا بگوید که...
  6. ن

    همچون باران باش ، رنج جدا شدن از آسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن . . .

    همچون باران باش ، رنج جدا شدن از آسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن . . .
  7. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    چه سنگین گذشت عصر بارانی ام گویی نوازش نمی کرد، باران صورتم را گریه ام، فریادم، تنها سکوتی بود تا حرفهایم در بستری از بغض بخوابند
  8. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    قاصدک... قاصدک... قاصدک دریابم ! آسمان نگهم بارانی ست قاصدک غم دارم ! غم به اندازه سنگینی عالم دارم قاصدک دیگر از این پس منم و تنهایی می گریزم به جهانی که مرا نا پیداست
  9. ن

    [IMG]

    [IMG]
  10. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    به نگاه من اگر می خندید نرم و آهسته بخندید مبادا که ترک بردارد شیشه آن احساس و وفاداری من من خودم گاه به خود میخندم ! لیک با نرمش خود به فلک خواهم گفت که دگر دیر شده و شما هیچ دگر نتوانید دل و احساس مرا به خودم باز دهید و خدا میداند که...
  11. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    كاش مي شد سرزمين عشق را در ميان گام ها تقسيم كرد كاش مي شد با نگاه شاپرك عشق را بر آسمان تفهيم كرد كاش مي شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز كرد كاش مي شد با پري از برگ ياس تا طلوع سرخ گل پرواز كرد كاش مي شد با نسيم شا مگاه برگ زرد ياس ها را رنگ كرد كاش مي شد با...
  12. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دیر میفهمیم بهترین روزهای زندگیمون روزهایی بودند که ارزو داشتیم زود بگذرند....
  13. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    تلنگر کوچکیست باران وقتی فراموش میکنیم آسمان کجاست ...!
  14. ن

    سلام دوست عزیز امیدوارم بتونم دوست خوبی براتون باشم...:gol:

    سلام دوست عزیز امیدوارم بتونم دوست خوبی براتون باشم...:gol:
  15. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    چه خوب خواندم که میگفت . . . برای بعضـــی دردها نه میتوان گریــــــه کَــرد ... نه میتوان فریــــــآد زد!! برای بعضـــی دردها فقـــط میتوان نگــــاه کَرد و بی صـــــدا شکست ... "سکوت" را خوب یاد گرفته ام از گذشته ها " سکوت " یعنی یک دنیا حرف برای نگفتن! سکوت یعنی مهر خاموشی...
  16. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    فیزیکـــــ بعد ها ثابتــــ خواهد کرد : وقتی بارن می بارد ، جای "خالی" آدم ها بزرگ تر میشود . . .
  17. ن

    شمانسبت به بنده لطف دارید...من نیزاز اینکه ساعتی راباشما گذراندم خوشحال شدم....موفق وپیروزباشید...

    شمانسبت به بنده لطف دارید...من نیزاز اینکه ساعتی راباشما گذراندم خوشحال شدم....موفق وپیروزباشید درپناه حق:gol:
  18. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    این روزها زیــــــــادی ساکت شــــــــــده ام ، نمی دانــــــم چـــــــرا حرفــــــــهایم، به جـــــــــــــای گلو از چشمهایم بیرون می آیند…
  19. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    گاهی " پروانه ها " هم اشتباه عاشق میشوند! به جای "شمع" گرد چراغ های "بی احساس" خیابان میمیرند...
  20. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    قسمت آخر قسمت اين بود که من با تو معاصر باشم تا در اين قصه ي پر حادثه حاضر باشم حکم پيشاني ام اين بود که تو گم شوي و من به دنبال تو يک عمر مسافر باشم تو پري باشي و تا آنسوي دريا بروي من به سوداي تو يک مرغ مهاجر باشم قسمت اين بود ، چرا از تو شکايت بکنم ؟! يا در اين قصه به دنبال مقصر...
بالا