نتایح جستجو

نه فقط 7 :razz:

نه بابا یاسی این فکرو نمیکنه حالا ما بزرگ میخونیم چیزی نمیشه که نه؟ :w16:

اسم قشنگیه خودم میدددددددونم ولی میسی :w16::w12:

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 همه بلدن تا 10 بشمارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پس چرا از اول خوندین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :w12:

میخواد همه بزرگ بخوننش :w16:

تازه میفهمم که قصه ی مادر بزرگا همیشه با واقعیت شروع میشد.... همیشه یکی بود... یکی نبود....

اسم خودم نگین :w34:

مرسی عزیز :w34:

به همین آسونی مثل افتادن برگ به همین آرومی مثل خوابیدن مرگ منو از یاد ببر منو از یاد ببر....

سلام گرچه خاطرم نیست شما رو ولی از تنکس که تشکر نمیکنن!

باز هم شب شد من در کنار پنجره ی کوچک اتاق دنبال ستاره گشتم و گفتم: بار خدایا چرا در آسمانت ستاره نپاشیده ای؟ ندا آمد: کسی که ستاره ی خود را گم کرده ستاره های بی شمار آسمان را نمیبیند....

سلام گرچه خاطرم نیست شما رو ولی از تنکس که تشکر نمیکنن!

نخیررررررم به خاطر من :w13:

البته بعضی وقتام خب آدم بنابر عقلش تصمیم میگیره و اسمشو اختیار میذاره مثلا حیوونا که عقل ندارن دارن؟!!!!!! پس اونا اختیار ندارن دارن؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!! پس فقط انسانا اختیار دارن چون عقل دارن ولی حیوونام اختیار دارن.... نظر شما چیه؟ :w26: :w19:

از بس که من گلم :w17::w17::w17:

به خاطر تو یا به خاطر من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اون وقت دیگه من باید بر حسب اون زندگی تصمیمامو میگرفتم و جلو میرفتم کلا میگم.... بعضی چیزا انگار واقعا از قبل نوشته شدن و نمیشه تغییرشون داد

میگن مثلا خدا میدونه که انسان فلان کار و در فلان زمان با اراده و اختیار خودش انجام میده میدونه که چه کسی با این اختیاری که داره اطاعت میکنه و چه کسی نه میدونه که چه کسی خیر میکنه و چه کسی شر گرچه همه اینارو انسان خودش با اختیار خودش انجام میده ولی خدا ازشون آگاهه

یه کاری کردن که کس دیگه ای نکرده بوده :w12::w16:

من می خورم و هرکه چو من اهل بود می خوردن من به نزد او سهل بود می خوردن من حق ز ازل میدانست گر می نخورم علم خدا جهل بود