نتایح جستجو

  1. baroonearamesh

    سلام عزیز دلم ..... خوبی ؟[IMG] معصومیییی از من ناراحت نشو .... یه مدتی نبودم ...

    سلام عزیز دلم ..... خوبی ؟[IMG] معصومیییی از من ناراحت نشو .... یه مدتی نبودم ... بعدشم یکی در میون بودم ... کلا دخمل بدی شده بودم ... شما ببخش ... [IMG]
  2. baroonearamesh

    راستی ایشالله دوباره زیر کرسی همه جمع میشیم .... شما هم حتما بیا ... اصلا میدونی...

    راستی ایشالله دوباره زیر کرسی همه جمع میشیم .... شما هم حتما بیا ... اصلا میدونی اجباریه :smile: یک جایی خالی کن بین کارا و بیا ...
  3. baroonearamesh

    اصلا بحث شرمندگی را نگو که حسابی دلخور میشم جدا . اینا شوخی بود .. میدونم سرتون شلوغه ...

    اصلا بحث شرمندگی را نگو که حسابی دلخور میشم جدا . اینا شوخی بود .. میدونم سرتون شلوغه .. همین که منور میکنین صفحه را کافیه ... وجود ادمایی مثل شما که عین داداش هم میمونن یه دنیا ارزش داره ... خیلی خیلی ممنونم ... خوش به سعادتت دعایی که کردی یه دنیا ارزش داره یه دنیا ...
  4. baroonearamesh

    سلام داداشی کربلایی ...:gol: یه سر کوچولو میزنی .. یعنی از ابجیت خبر میگیری .. هاها:razz::redface:

    سلام داداشی کربلایی ...:gol: یه سر کوچولو میزنی .. یعنی از ابجیت خبر میگیری .. هاها:razz::redface:
  5. baroonearamesh

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    همینجا گلی خانوم .... نگار میبینی چه خلوته میبینی خواهر ...:cry:
  6. baroonearamesh

    [IMG]

    [IMG]
  7. baroonearamesh

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=158232

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=158232
  8. baroonearamesh

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلاممممممممم نگار جون ..............:gol: میدونی دلم تنگه تنگ بود ....... بدو بخلم بدو ...
  9. baroonearamesh

    [IMG]

    [IMG]
  10. baroonearamesh

    [IMG]

    [IMG]
  11. baroonearamesh

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    حسرت حسرت دخترک چند روزی بود که پاش شکسته بود و توی خونه مونده بود.از اینکه خونه نشین شده بود ونمی تونست راه بره کلافه شده بود .تصمیم گرفت به پارک بره تاحال وهواش عوض بشه . وقتی روی نیمکت پارک نشست ،چشمش به دختری که د و پاش فلج بود وروی نیمکت روبرو نشسته بود افتاد .از مادرش که اونو به پارک...
  12. baroonearamesh

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    پیرمرد و دختر پیرمرد و دختر فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی . پیرمرد از دختر پرسید : - غمگینی؟ - نه . - مطمئنی ؟ - نه . - چرا گریه می کنی ؟ - دوستام منو دوست ندارن . - چرا ؟ - جون قشنگ نیستم . - قبلا اینو به تو گفتن ؟ - نه . - ولی تو قشنگ ترین...
  13. baroonearamesh

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    حالا قصه میگم .. به یاد قدیما ... کاش دوباره اینجا بشه مثل اون قدیم ندیما ...!!
  14. baroonearamesh

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    هوم .... موافقم ..:redface: راستی سلام ..:gol:
  15. baroonearamesh

    ** زیباست **

    يک شبي مجنون نمازش را شکست بي وضو در کوچه ليلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود سجده اي زد بر لب درگاه او پُر ز ليلا شد دل پر آه او گفت يا رب از چه خوارم کرده اي بر صليب عشق دارم کرده اي جام ليلا را به دستم داده اي وندر اين بازي شکستم داده اي نشتر عشقش به...
  16. baroonearamesh

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    ** زیباست ** ** زیباست ** يک شبي مجنون نمازش را شکست بي وضو در کوچه ليلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود سجده اي زد بر لب درگاه او پُر ز ليلا شد دل پر آه او گفت يا رب از چه خوارم کرده اي بر صليب عشق دارم کرده اي جام ليلا را به دستم داده اي وندر اين بازي...
  17. baroonearamesh

    :gol::gol::gol:

    :gol::gol::gol:
  18. baroonearamesh

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    *** زیباست *** *** زیباست *** يک شبي مجنون نمازش را شکست بي وضو در کوچه ليلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود سجده اي زد بر لب درگاه او پُر ز ليلا شد دل پر آه او گفت يا رب از چه خوارم کرده اي بر صليب عشق دارم کرده اي جام ليلا را به دستم داده اي وندر اين...
بالا