نتایح جستجو

  1. jentleman_arch

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    به به سلام داداش حمید ..محمد صادق و محمد حسین خوبید داداشای گلم...تو این چند روز که نبودم چه خبرا؟؟
  2. jentleman_arch

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    ((کرگدن ها هم عاشق می شوند)) كرگدن گفت:نه امکان ندارد کرگدن ها نمی توانند با کسی دوست شوند دم جنبانک گفت : اما پشته تو می خارد لایچین های پوست تو پر از حشره های ریز است یکی باید پشت تورا بخاراند یکی بایدحشره های تو را بردارد كرگدن گفت: اما من نمی توانم با کسی دوست شوم پوست من خیلی کلفت است...
  3. jentleman_arch

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    زنجير عشق يک روز بعد از ظهر وقتي اسميت داشت از کار برميگشت خانه، سر راه زن مسني را ديد که ماشينش خراب شده و ترسان توي برف ايستاده بود .اون زن براي او دست تکان داد تا متوقف شود. اسميت پياده شد و خودشو معرفي کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم. زن گفت صدها ماشين از جلوي من رد شدند ولي کسي نايستاد،...
  4. jentleman_arch

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام خوبی آّبجی... در زمان ها ي گذشته ، پادشاهي تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و براي اين كه عكس العمل مردم را ببيند خودش را در جايي مخفي كرد. بعضي از بازرگانان و نديمان ثروتمند پادشاه بي تفاوت از كنار تخته سنگ مي گذشتند. بسياري هم غرولند مي كردندكه اين چه شهري است كه نظم ندارد ...
  5. jentleman_arch

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    چند قورباغه از جنگلي عبور مي کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عميقي افتادند. بقيه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و و قتي ديدند که گودال چقدر عميق است به دو قورباغه ديگر گفتند : ديگر چاره ايي نيست .شما به زودي خواهيد مرد . دو قورباغه حرفهاي آنها را نشنيده گرفتند و با تمام...
  6. jentleman_arch

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    زني بود با لباسهاي کهنه و مندرس، و نگاهي مغموم وارد خواروبار فروشي محله شد و با فروتني از صاحب مغازه خواست کمي خواروبار به او بدهد. به نرمي گفت شوهرش بيمار است و نميتواند کار کند و شش بچه شان بي غذا مانده اند. جان لانک هاوس، با بي اعتنايي، محلش نگذاشت و با حالت بدي خواست او را بيرون کند زن...
  7. jentleman_arch

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    خوب بنده ی خدا مثل اینکه تعطیلات بین دو ترم تمام شده باید برم سر کلاس;) آرامش جان می دونی آواتورت یکم نگاهش مرموزانه هست...:redface:
  8. jentleman_arch

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام مرسی شما خوبید....نمی دونید دلم خونه:(
  9. jentleman_arch

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    دوستان من امشب چند تا داستان دارم نمیدونم اجازه هست که بگم آخه من تالا داستان نگفتم چقدر زمان ها زود می گذرند
  10. jentleman_arch

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام آرامش تنهایی سکرت نسیم خانوم آقا حمیدخوبید همگی...من بعد از هفت روز غیبت دوباره آمدم اما یکم بیشتر مهمان شما عزیزان نیستم چون دیگه باید برم دانشگاه می بینم که ابجی آرامش جلد عوض کرده :D البته آواتورش یکم نازتر شده
  11. jentleman_arch

    سلام عزیز دل داداش...شرمنده اردلان یه چند روزی بود نبودم الان پیغامتو دیدم...ای بگی نگی اما حالم...

    سلام عزیز دل داداش...شرمنده اردلان یه چند روزی بود نبودم الان پیغامتو دیدم...ای بگی نگی اما حالم گرفته خودت می دونی بری چی:crying::w06::w19::cry:
  12. jentleman_arch

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    دوستان از همتون ممنونم اما یه مشکلی برام پیش اومده که دیگه زیاد نمی تونم ان بشم...براتون آرزو موفقیت می کنم ...به آرامش بگید اینقدر پسر زدایی نکنه...دوستون دارم بای:D
  13. jentleman_arch

    كوي دوست

    به قول آرامش همه خوابای پفکی ببینید یا علی بای
  14. jentleman_arch

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    به قول آرامش همه خوابای پفکی ببینید یا علی بای
  15. jentleman_arch

    كوي دوست

    دوستان من تا یه مدتی نیستم...براتون آرزو موفقیت می کنم
  16. jentleman_arch

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام عزیزان...دوستان من تا یه مدتی نیستم
  17. jentleman_arch

    كوي دوست

    سیییییلام به همه خوبان:D
  18. jentleman_arch

    مرگ خود را دیدن

    ایول بابا چه خونسرد:surprised::eek::gol:
  19. jentleman_arch

    كوي دوست

    بیاید اینم برا هر کی دل داره تازه هست ببینید چه تپشی داره:D :w23::w27::w34::w40::w42::w14:
بالا