نتایح جستجو

بی ریخت :دی

مرسی. شما خوبی؟:gol:

ما بیشتر:D مرسی بابت عکس. فوق العادست:*

میدونی از چی میسوزم؟ اینکه چرا اون شب لعنتی بعد از فیلمای چارلی و شکلات رِ به کا یی که خوردیمو توهمِ من از وجود اون موجود جونده تو ویلا، که پشت من راتو کشیدی و اومدی تو بالکن، همون موقع که من روی زمین سرد نشسته بودمو تا مغز استخونم یخ کرده بودو به تاریکیِ اون شب بارونی زل زده بودمو تو سیگارتو...

حس آزار دهنده ای ست علاقه به آدمیزاد؛ آدمهایی از جنس پی و پوست، با افکار مخرب و منحط !

:gol::gol:...

... در هر یک برای یک شب و در هیچ یک برای همیشه؛ و به تحقیق برای روانشناس چنین است که در هیچ مسئله ای حقیقتی وجود ندارد، مگر برای یک لحظه و اگر برای همیشه باشد، هرگز وجود ندارد. نبرد با اهریمن / اشتفان تسوایگ

... به خودم گفتم نمی توانی از یک امر بیکران با گریختن به یک امر بیکران دیگر فرار کنی؛ نمی توانی از یک مکاشفۀ این همان با پناه گرفتن در وهم فریبندۀ تکثر فرار کنی. آونگ فوکو / امبرتو اکو

به به. سلام آوا جان. چطوری؟

:gol::gol:...

میبینم که حسابی نونوار کردین. مبارکه:دی خوبی هوو جان؟ سلام:D

الهام هم بسیار زیباست. من هم خیلی خوشحال شدم عزیزم. شبتون بخیر.

نه بابا. یکی دیگه زرنگتر از ما بوده چون منم زده بودم نشد! براهمین یه بک اسلش قبلنا کنار نام کاربریم بود. که بعد پارتی بازی کردن، ور داشتنش! حالا قایلی نداره. پیشکش شما:D

راستش اسم من رها نیست! ولی موافقم باهاتون. اسم قشنگیه.

سلام. ممنونم. شما خوبید؟:gol:

نويسنده: هانری‌ استيرلن‌ با مقدمۀ هانری کُربن مترجم: جمشيد ارجمند ناشر: فرزان‌ روز چاپ اول (و آخر!) : 1377 http://www.mediafire.com/?0r8qazvsh0h4vbx این کتاب به دلیل اینکه مدت زمان زیادی هست چاپ مجدد نشده؛ به سختی میشه تهیه اش کرد؛ امیدوارم مورد استفاده قرار بگیره.

داستان شهر تورن در صفحات ابتدایی کتاب "واپسین شطحیات" به این صورت توصیف شده: «شهر زیبا و وجدآور تورن در ایتالیا، یک کالسکه چی خشن دارد اسب مفلوک خود را به شدت شلاق می زند. عابری این صحنه ناگوار را می بیند. منقلب می شود و اشک ریزان به سوی آن حیوان مظلوم می شتابد: مرد گریان گردن اسب را در آغوش می...

خوش دارم، هوشیار باشم نه به بانگی بیگانه. خدا را می ستایم، که جهان را آفرید به احمق ترین شکل ممکن. از این روست که، خود راهم را به کج ترین شکل ممکن می روم آن فرزانه ترین می آغازَدَش دیوانه، پایانش می دهد. از کتاب: اکنون میان دو هیچ

خیلی ممنونم از لطف همتون. شرمنده کردین:gol::gol:

کچلِ زشت:دی