نتایح جستجو

  1. succulent

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي...

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي درشام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون آسمان، تب دار غروب جانگداز توست. سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله...
  2. succulent

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي...

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي درشام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون آسمان، تب دار غروب جانگداز توست. سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله...
  3. succulent

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي...

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي درشام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون آسمان، تب دار غروب جانگداز توست. سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله...
  4. succulent

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي...

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي درشام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون آسمان، تب دار غروب جانگداز توست. سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله...
  5. succulent

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي...

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي درشام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون آسمان، تب دار غروب جانگداز توست. سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله...
  6. succulent

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي...

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي درشام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون آسمان، تب دار غروب جانگداز توست. سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله...
  7. succulent

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي...

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي درشام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون آسمان، تب دار غروب جانگداز توست. سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله...
  8. succulent

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي...

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي درشام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون آسمان، تب دار غروب جانگداز توست. سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله...
  9. succulent

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي...

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي درشام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون آسمان، تب دار غروب جانگداز توست. سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله...
  10. succulent

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي...

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي درشام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون آسمان، تب دار غروب جانگداز توست. سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله...
  11. succulent

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي...

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي درشام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون آسمان، تب دار غروب جانگداز توست. سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله...
  12. succulent

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي...

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي درشام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون آسمان، تب دار غروب جانگداز توست. سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله...
  13. succulent

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي...

    سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي درشام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون آسمان، تب دار غروب جانگداز توست. سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله...
  14. succulent

    Mama, Papa forgive me Out of sight, Out of mind Out of time, To decide Do we run?, Should I...

    Mama, Papa forgive me Out of sight, Out of mind Out of time, To decide Do we run?, Should I hide? For the rest, Of My life Can we fly?, Do I stay? We could lose, We could fail In the moment, It takes To make plans, Or Mistakes Carousels, in the sky That we shape, with our eyes Under shade...
  15. succulent

    Mama, Papa forgive me Out of sight, Out of mind Out of time, To decide Do we run?, Should...

    Mama, Papa forgive me Out of sight, Out of mind Out of time, To decide Do we run?, Should I hide? For the rest, Of My life Can we fly?, Do I stay? We could lose, We could fail In the moment, It takes To make plans, Or Mistakes Carousels, in the sky That we shape, with our eyes...
  16. succulent

    اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است اکسیر من نه اینکه مرا شکل...

    اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است اکسیر من نه اینکه مرا شکل تازه نیست من از تو مینویسم و این کیمیا کم است سرشارم از خیال ولی کفاف نیست در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است تا این غزل شبیه غزلهای من شود چیزی شبیه عطر حظور شما کم است گاهی تو را کنار خود احساس می کنم...
  17. succulent

    از خانه بیرون میزنم اما کجا امشب شاید تو می خواهی مرا در کوچه ها امشب پشت ستون سایه ها روی دخت...

    از خانه بیرون میزنم اما کجا امشب شاید تو می خواهی مرا در کوچه ها امشب پشت ستون سایه ها روی دخت شهر می جویم اما نیستی در هیچ جا امشب می دانم آری نیستی، اما نمی دانم بیهوده می گردم به دنبالت چرا امشب هر شب تو را بی جستجو میافتم اما نگذاشت بی خوابی به دستانم تو را امشب تا سایه ای دیدم شبیهت،...
  18. succulent

    از خانه بیرون میزنم اما کجا امشب شاید تو می خواهی مرا در کوچه ها امشب پشت ستون سایه ها روی دخت...

    از خانه بیرون میزنم اما کجا امشب شاید تو می خواهی مرا در کوچه ها امشب پشت ستون سایه ها روی دخت شهر می جویم اما نیستی در هیچ جا امشب می دانم آری نیستی، اما نمی دانم بیهوده می گردم به دنبالت چرا امشب هر شب تو را بی جستجو میافتم اما نگذاشت بی خوابی به دستانم تو را امشب هر شب صدای پای تو می آمد...
  19. succulent

    دلم خواهد که امشب با تو از دیدار بنویسم مجال دوست بگزینم دم از گفتار بنویسم عدم گردم اگر گوید...

    دلم خواهد که امشب با تو از دیدار بنویسم مجال دوست بگزینم دم از گفتار بنویسم عدم گردم اگر گوید برو مشکل گشا باشی وصال دوست آسان است اگر اسرار بنویسم چو کلک یار مجنونی نویسد نغمهی شوقش نمی ترسم نمی لرزم که بر دلدار بنویسم همای غیب را صورت به کار عیب نتوان بست اگر من راز دل بر دختر بازار بنویسم...
  20. succulent

    کاش در دهکده عشق فراوانی بود/ توی بازار صداقت کمی ارزانی بود کاش اگر گاه کمی لطف به هم می کردیم/...

    کاش در دهکده عشق فراوانی بود/ توی بازار صداقت کمی ارزانی بود کاش اگر گاه کمی لطف به هم می کردیم/ مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود کاش به حرمت دلهای مسافر هر شب/ روی شفاف ترین خاطره مهمانی بود کاش دریا کمی از درد خودش کم می کرد/ غرض می داد به ما هر چه پریشانی بود کاش به تشنگی پونه که پاسخ دادیم/...
بالا