نمي دونم...سرطان خونه ديگه:cry:
خانوادش خيلي بهم ريختند....امروز كه زنگ زدم داشتند مادرش رو مي بردند بيمارستان تا بستري شه!
جگرم مي سوزه وقتي مي بينم اين همه اتفاق اين همه بلا اين همه درد رو دارند تحمل مي كنند...خدا بهشون صبر بده...فقط مي تونم بگم خدا بزرگه اما بعضي وقت ها خودمم از گفتن اين جمله...