نتایح جستجو

  1. ن

    *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ ***

    کودکان پا برهنه می دوند به کوچه های شب تا تو را با سرانگشت خیالشان نشان دهند گاهی دلشان میگیرد وقتی در بند چهاردهم انگشتشان نیستی یا آسمان دیدنت پر از ابر است
  2. ن

    *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ ***

    حرف تازه ای نیست کهنه ها را باید دوباره بپوشیم و هلهله کنان تا افق دست نیافتی بدویم گلوی حرفها را اگر تیغ بزنیم باز هم حرف تازه ای نیست جز اندوه ملال
  3. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    بی رنگی را نمی دانم اما پر رنگی را زیاد دیده ام دنیایمان پر از رنگ هاست سیاه سفید زرد قرمز.......... که گاهی در هم می دوند من دوست دارم چیز هایی که فقط یک رنگ دارند شبیه کلاغ که سیاه است یا قو که سفید
  4. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    بال های خیسم را در کجای این آسمان پر دهم !! من که از تبار سیاه چاله های کهکشان های ناشناخته این عصرم
  5. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دلم میخواست با هم دیگه تنهایی رو قال بذاریم دل بکنیم از این قفس،برای هم بال بذاریم سر بذاریم رو دوش هم ،برای هم گریه کنیم باهمه مهربون باشیم،برای هم گریه کنیم
  6. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    نمیدانم چرا وقتی دلم هوایت میکند ، نفس کشیدن فراموشم میشود ، انگار دلم تاب هوای دیگری را ندارد...
  7. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    عشق عشق عشق مثل عبادت کردن می مونه بعد از اینکه نیت کردی دیگه نباید به اطرافت نگاه کنی . . .:heart:
  8. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    بی تو اما عشق بی معناست ، می دانی؟ دستهایم تا ابد تنهاست ، می دانی؟ آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو زیستن یک لحظه هم ، بی جاست ، می دانی؟ :heart:
  9. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    بی تو تنها گریه کردم تو شبای بی ستاره انتظار تو کشیدم تا که برگردی دوباره در غروب رفتنت ، لحظه هایم را شکستم زیر بارون جدایی با خیال تو نشستم پشت شیشه روز و شب ، دل به بارون می سپارم من برای گریه هام ، چشمه ها رو کم می یارم انتظار با تو بودن منو از پا درمیاره ترس از این دارم که بی...
  10. ن

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/258616-%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%...

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/258616-%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%D8%B3-%D8%AF%D9%84/page613
  11. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    خدایا دلم گرفته ، میان این همه آرزوها ، دلتنگ ترین بنده ات را دریاب . . .
  12. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    من به دلتنگی شبهای ملول و تهی مانده خوداز شادی ذهنم از خاطرها سرشار من به تنهایی خویش و به تنهایی باغ… و به یک معجزه می اندیشم…
  13. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دلم میخواد ببینمت بازم بخندی تو نگام آخه فقط تو میدونی از زنده بودن چی میخوام دلم بهم میگفت تورو میشه یه جور دیگه خواست آخه فقط قلب توئه که با من اینقدر سر به راست
  14. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    ميروي و من فقط نگاهت ميکنم تعجب نکن که چرا گريه نميکنم بي تو، يک عمر فرصت براي گريستن دارم اما براي تماشاي تو، همين يک لحظه باقي است و شايد همين يک لحظه اجازه زيستن در چشمان تو را داشته باشم اين عشقي که به من بخشيدي براي هميشه زنده خواهد ماند تو هميشه آنجا هستي ، هنگاميکه فرو افتم ضعف مرا مي...
  15. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    مي‌تونم تو لحظه‌هاي بي‌كسيت، واسه تو مرحم تنهايي باشم مي‌تونم با يه بغل ياس سفيد، تو شبات عطر ترانه بپاشم مي‌تونم از آسمون قصه‌ها، واسه تو صد تا ستاره بچينم مي‌تونم حتي اگه دلت نخواد، واسه تو روزي هزار بار بميرم مي‌تونم با يه سلام گرم تو، تا ابد زندگي‌مو آبي كنم مي‌تونم رو شونه‌هاي مردونت،...
  16. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    قسم به چشمات بعد از اين جز تو گلي بو نکنم جز به تو وبه خوبيات به هيچ کسي خو نکنم قسم به اسمت که تو رو تنها نذارم بعد از اين اسم تو رو داد مي زنم تا دمدماي آخرين قطره به قطره خونمو يک جا به نامت ميکنم دلخوشي هاي دنيارو خودم به کامت مي کنم مي برمت يه جاي دور مي شم برات سنگ صبور برات...
  17. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    یادگرفته ام.... یادگرفته ام.... یادگرفته ام... یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم ..بی صدا کنم تو نگرانم نشو !! همه چیز را یاد گرفته ام ! یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی ! یاد گرفته ام ...نفس بکشم بدون تو...و به یاد تو ! یاد...
  18. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟ چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟
  19. ن

    معماری با مصالحی از جنس دل

    خواهم که در این غمکده آرام بمیرم گمنام سفر کردم و گمنام بمیرم خواهم زخدایم که به دلخواه بمیرم یعنی که تو را بینم و آنگاه بمیرم
بالا