تمثيل
در يكي فرياد
زيستن -
[ پرواز ِ عصباني ِ فـّواره ئي
كه خلاصيش از خاك
نيست
و رهائي را
تجربه ئي مي كند.]
و شكوهِ مردن
در فواره فريادي -
[زمينت
ديوانه آسا
با خويش مي كشد
تا باروري را
دستمايه ئي كند؛
كه شهيدان و عاصيان
يارانند
بار آورانند.]
ورنه خاك
از تو
باتلاقي خواهد شد
چون به گونه جوباران...