نتایح جستجو

چه میدونم والا اون جوری که خودشون تعریف کردن بعید نیس

پس یه لطفی بکنید اگر خبری شد به ما هم خبر بدید.من الان که دارم تصور می کنم بیکار میشم دیوونم میکنه دوستام همیشه بهم میگن تو زیادی فعالی.آخه بیکاری بعد این همه سختی عذاب آوره دیگه.

من الان کارآموزیم فقط مونده پروژم.میشه؟ نگفتید شرط اول رو واسه ورود دارید؟(من همون روح سرگردونه ام مثلا)

شرمنده می کنید.سر به سرم نذاشتید به تعبیر خودتون تست جنبه سنجی بود.سربلند اومدم بیرون؟ این آقا وحید یهو غیب میشن!!اون کاری که گفتن هم سر کاری نباشه واسه خنده؟!!

من که روز اول بچه ی ساکت و خوبی بودم؟؟؟

پایه ی فیلم هم که هستید. شرط اولو رو برای ورود دارید؟ راستی نگفتید باید مدرکمون رو گرفته باشیم؟

ممنونم.بنده هم سنگر دکتر بودم کلی هم ازشون خاطره دارم!!!بگم؟؟؟

من که تازه اومدم اینقدر به اینجا دل بستم شما که جای خود دارید.

الهی.نترس پسرم. من تا حالا ازکسی نشنیدم که مکالمه بخوان ولی خوندن متن و درک مطلب هست.فک نکنید چی بلد نیستید به دانسته هاتون فک کنید(جمله خودمه)

باید مدرکمون رو گرفته باشیم؟من خیلی کار دوست دارم.هر چی سخت تر بهتر

چشم من که دعا می کنم اگه قبول بشه.آره شما ها همتون خیلی خوبید. به قول خودتون شما سالارید. ولی جدا نرید دیگه یادی ازین تالار و بچه ها نکنید. این دوستمون هم (مهندس وحید)رفتن که.!

مرسی.دیدید مهندس وحید جناب مهندس تحسینم کردن.

همین استرس کار آدم رو خراب می کنه.توکل بر خدا انشاله همتون قبولید.فقط قول بدید اگه یه روزی (فرض محال)واسه ما استخدامی زدن از تجربیاتتون بی نصیبمون نذارید.

نه به خدا تحقیرش نکردم ولی... .خیلی دوست دارم سر کلاستون یه جلسه میومدم. اصلا هم به ما بر نمیخوره راحت باشید.الان جو صمیمی شد؟

سلام بر مهندس کوشا.خوش اومدید.خوبید؟تمرین مصاحبه می کنید؟تازه بیدار شدید؟؟!!من که دارم بیهوش میشم.

پس واقعا از آشناییتون خوشبختم.یا شما خیلی وجدانت زمخته یا من خیلی بد طرف رو اذیت کردم.آخه هر وقت فک می کنم دلم واسش می سوزه مطمئنم منو نبخشیده.

سلام از آشنایی شما هم خوشحالم. آقا اجازه ما خوابمون میاد میشه بعدا نظر بدیم؟

نه عزیزم منم تا مجبور نشم صبح زود بیدار نمیشم. مریم که خیلی وقته رفته بخوابه!!! دوستای خوبم من چشام داره میره اگه خوابم برد شبتون بخیر.

پس قدر ترم آخرتون رو بدونید. من حالم بد نمیشه ولی گاهی دوس دارم حالشونو بگیرم.خداییش یه بار اینقدر یه بنده خدایی رو اذیت کرده بودم که عذاب وجدانش هنوزم همرامه. آفرین که دوس نداری ناراحتی پیش بیاد.