نتایح جستجو

  1. fazel.farhad

    مشاعرۀ سنّتی

    حالا چرا میزنی !؟ اگر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم
  2. fazel.farhad

    مشاعرۀ سنّتی

    تو که گفته ای تامل نکنی جمال خوبان بکنی اگر چو سعدی نظری بیازمایی !
  3. fazel.farhad

    مشاعرۀ سنّتی

    مفهوم واسم مهم تره تا حرف !!!
  4. fazel.farhad

    مشاعرۀ سنّتی

    غیرتم کشت که محبوب جهانی ، لیکن روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد
  5. fazel.farhad

    مشاعرۀ سنّتی

    آدمک اخر دنیاست بخند / آدمک مرگ همین جاست بخند آدمک خر نشوی گریه کنی / کل دنیا ی سراب است بخند دست خطی که تو را عاشق کرد / شوخی کاغذی ماست بخند ن خدایی که بزرگش خواندی / به خدا مثل تو تنهاست بخند
  6. fazel.farhad

    مشاعرۀ سنّتی

    من بی می ناب زیستن نتوانم بی باده کشید جور تن نتوانم من بنده آن دمم که ساقی گوبد : یک جام دگر بگیر و من نتوانم
  7. fazel.farhad

    مشاعرۀ سنّتی

    دلا تا کی در این زندان اسیر این و آن بینی یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی !
  8. fazel.farhad

    مشاعرۀ سنّتی

    دشمنم با دوستان گوید فلانی عاشق است عاشقم بر روی خوبی عاشقم باری چه شد !
  9. fazel.farhad

    مشاعرۀ سنّتی

    ما را سری است با توکه گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
  10. fazel.farhad

    مشاعرۀ سنّتی

    هردم از روی تو نقشی زندم راه خیال با که گویم که در این پرده چه ها می بینم .......
  11. fazel.farhad

    فهمیـده ام که ...

    فهم .............. فهم .............. انکس که بفهمد و بفهمد که بفهمد -------- اسب شرف از گنبد دوار جهاند آنکس که نفهمد و بفهمد که نفهمد -------- لنگان خرک خویش به مقصد برساند ولی .......... آنکس که نفهمد و نفهمد که نفهمد در جهل مرکب ابد الدهر بماند:biggrin:
  12. fazel.farhad

    غزل و قصیده

    حضرت مولانا چه نغز می فرماید: من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو.........پیش من جز سخن شهد و شکر هیچ مگو سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو .......... ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو دوش دیوانه شدم عشق مرا دیدو بگفت.........امدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو من به گوش تو سخن های نهان خواهم گفت...سر بجنبان که...
بالا