نتایح جستجو

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند نیاز نیمه شبی دفع صد بلا بکند

شراب بی غش و ساقی دو دام رهند که زیرکان جهان از کمندشان نرهند

تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد ای شاخ گل رعنا از بهر که می رویی

:) من کزین فاصله غارت شده‌ی چشم توام چون به دیدار تو افتد سر و کارم چه کنم ؟ یک به یک با مژه‌هایت دل من مشغول است میله‌های قفسم را نشمارم چه کنم ؟

نمی توان غم دل را به خنده بیرون کرد ز خنده رویی گل تلخی از گلاب نرفت

دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را شب همه شب انتظار صبح رویی می‌رود کان صباحت نیست این صبح جهان افروز را

سلام ممنون بابت درخواست دوستی :gol::)

ممنون عزیزم ،تندرست باشی :D شبت بخیر :gol:

[IMG]

ممنونم،ولی باتریم داره تموم میشه :D یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضودرکوچه لیلانشست ممنون از همراهی شب خوش:gol:

خوبی عزیزم ؟ دیر وقته مزاحمت نمیشم میبوسمت :smile:

تا ابد معمور باد آن خانه کز خاک درش هر نفس با بوی رحمان می وزد باد یمن خسته نباشی :D ممنون از تشویقت،گذری یه چیزای میگم

سلام بر بانوی شبهای من :smile: عیدت مبارک :gol:

دیوانه روی توام من مست ابروی توام دیوانه را عاقل کنی میخانه را باطل کنی خودم :redface:

سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی خطاب آمد که واصل شو به الطاف خداوندی شب خوش:gol:

تا بوی زلف یار در آبادی من است هر لب که خنده ای کند از شادی من است

یادی از ما میکنی!!! ......... دل را تو حاشا میکنی خودم :w12:

تا دل به تو پیوستم، راه همه در بستم جایی که تو بنشینی، بس فتنه که برخیزد

یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد هر چيز که بشکند ز بها افتد و ليک دل را بها و قدر بود تا شکسته است

زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد از سر پیمان برفت بر سر پیمانه شد