نتایح جستجو

  1. M

    مشاعرۀ سنّتی

    دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
  2. M

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    بی تو مهتاب شبی باز از ان کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم ان عاشق دیوانه که بودم
  3. M

    مشاعرۀ سنّتی

    دارم امید عاطفتی از جانب دوست کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست دانم که بگذرد ز سر جرم من که او گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست
  4. M

    مشاعرۀ سنّتی

    یک نقطه انتخاب نکرده است هیچ کس خال بیاض گردن او انتخاب ماست در ظاهر اگر شهپر پرواز نداریم افشاندن دست از دو جهان، بال و پر ماست
  5. M

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا تو غایت مقصودی از جهان ای دوست هزار جان عزیزت فدای جان ای دوست چنان به دام تو الفت گرفت مرغ دلم که یاد می‌نکند عهد آشیان ای دوست
  6. M

    مشاعرۀ سنّتی

    یار با ما بی‌وفایی می‌کند بی‌گناه از من جدایی می‌کند شمع جانم را بکشت آن بی‌وفا جای دیگر روشنایی می‌کند می‌کند با خویش خود بیگانگی با غریبان آشنایی می‌کند جوفروشست آن نگار سنگ دل با من او گندم نمایی می‌کند یار من اوباش و قلاشست و رند بر من او خود پارسایی می‌کند ای مسلمانان به فریادم...
  7. M

    شعر نو

    نشسته ماه بر گردونه عاج به گردون مي رود فرياد امواج چراغي داشتم، كردند خاموش خروشي داشتم، كردند تاراج :cry:
  8. M

    غزل و قصیده

    امشب سبکتر می‌زنند این طبل بی‌هنگام را یا وقت بیداری غلط بودست مرغ بام را یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ما تاراج شد ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را هم تازه رویم هم خجل هم شادمان هم تنگ دل کز عهده بیرون آمدن نتوانم این انعام را گر پای بر فرقم نهی تشریف قربت می‌دهی جز سر نمی‌دانم نهادن عذر...
  9. M

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را شب همه شب انتظار صبح رویی می‌رود کان صباحت نیست این صبح جهان افروز را
  10. M

    چرا اين نام كاربري رو انتخاب كرديد؟

    اول برا ثبت نام زدم mahdi گفتش تكراريه منم يه joon به تهش چسبوندم به همين مسخرگي به همين جالبي
  11. M

    شعر نو

    به مرگ کیست بگوید؛ که : ـ زرد جامه ی ترس است ، سرخ خلعت خون . سپید رنگ فریب است ای کفن دزدان. به مرگ کیست بگوید: ـ چهار تاول چرکین ، بدوز بر کفن ات . و شاد باش و خوش بخرام ، به گرد گورستان. غریب نیست ، اگر که میخک سرخی ز سنگ گوری رست، که قلب خونینی...
  12. M

    شعر نو

    تنها غمگین نشسته با ماه در خلوت ساکت شبانگاه اشکی به رخم دوید ناگاه روی تو شکفت در سرشکم دیدم که هنوز عاشقم آه
  13. M

    مشاعرۀ سنّتی

    ميرسد روزی كه فريـــــــاد وفا را ســــــــر كنی ميرسد روزی كه احســـــــــــاس مرا باور كنی ميرســــــــد روزی كه نادم باشی از رفتار خود خاطــــــــــــــرات رفته ام را مو به مو از بر كنی
  14. M

    درد دلی با صاحب الزمان(حضرت مهدی عج)

    :cry:دلها چه بي‌قرارند وقتي که توبيايي پاييزها بهارند وقتي که تو بيايي آن روز از اشک از اشتياق رويت در چشم آشکارند وقتي که تو بيايي در آسمان ملائک در عرش بي‌نهايت همواره جشن دارند وقتي که تو بيايي شهرم و ديارم آن شب چون کهکشاني از نو آذين افتخارند وقتي که تو بيايي ياران باوفايت...
  15. M

    مشاعرۀ سنّتی

    دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم نقشی به یاد خط تو بر آب می‌زدم
  16. M

    غزل و قصیده

    ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست شب تار است و ره وادی ایمن در پیش آتش طور کجا موعد دیدار کجاست هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد در خرابات بگویید که هشیار کجاست آن کس است اهل بشارت که اشارت داند نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست هر سر موی مرا با تو هزاران کار است...
  17. M

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    هــی پـشـت ِ پـنـجــره می آیـم شـایـد ، نـشــانـی از تـــو بـجــویــَم هــی پـشت ِ پنجـــره می آیم شاید ، شـمـیـم ِ پـیـرهـنـت را کالسـکـه ی نـســیــم ، فـرو آرَد ... هــی چـشـم ِ خـود ، بـه جــادّه می دوزم زان دور دست ِ سـاکـــت و وَهــم آلـــود گــــرد و غـبــار ِ پــای ِ ســـواری نیـسـت ؟...
  18. M

    غزل و قصیده

    وقتي سكوت ِ دهكده فرياد مي شود تاريخ ، از انحصار ِ تو آزاد مي شود تاريخ ، يك كتاب ِ قديمي ست كه در آن از زخم هاي كهنه ي من ياد مي شود از من گرفت دخترِ ِخان هرچه داشتم تا كي به اهل ِ دهكده بيداد مي شود؟ خاتون! به رودخانه ي قصرت سري بزن موسي ، دل ِ من است كه نوزاد مي شود با اين غزل ، به...
  19. M

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    اصلا چرا دروغ، همین پیش پای تو گفتم که یک غزل بنویسم برای تو احساس می کنم که کمی پیرتر شدم احساس می کنم که شدم مبتلای تو برگرد و هر چقدر دلت خواست بد بگو دل می دهم دوباره به طعم صدای تو از قول من بگو به دلت نرم تر شود بی فایده ست این همه دوری ، فدای تو! دریای من ! به ابر سپـردم بیـاورد : یک...
  20. M

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    ميشه يه جور ديگه هم زندگي كرد.... ميشه تا آخر عمر تنهاي تنها زندگي كرد... فرض كرد خدايي هست.... خدايي كه فقط و فقط مال خودمه.... سلام خدا.... مهم نيست چي هستي ... مهم نيست كي هستي ... فقط اين مهمه كه من مال تو ، تو هم مال من... فقط و فقط... روزا كه چشم باز كنم به اميد ديدن تو همه جا رو دنبالت...
بالا