نتایح جستجو

  1. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    باید باکره باشى، باید پاک باشى! براى آسایش خاطر مردانى که پیش از تو پرده ها دریده اند ! چرایش را نمیدانى فقط میدانى قانون است، سنت است ، دین است قانون و سنت را میدانى مردان ساخته اند اما در خلوت مى اندیشى به مرد بودن خدا و گاهى فکر میکنى شاید خدا را نیز مردان ساخته اند!! من...
  2. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    همه چيز را مي توان حاشا كرد , جـزعطر كسي كه دوستش داري همه چيز را مي توان پنهان كرد, جز صداي پاي كسي كه در درون تو راه مي رود....
  3. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    در طلسم لحظه اي مبهم قلبي و ديداري و عشقي رازي سربسته تا ابد تالاب واژه ام همه جا از نگاه سبز تو پر و اين تنها از عقار كهنه من مانده زمانه راست مي گفت كه عشق بي رحم تر از آن است كه به فرجام خود رسد وگرنه تو را پيش از اين از آن خود داشتم ترانه جوانبخت
  4. mahsa711

    شعر نو

    گفتمش شيرين ترين آواز چيست ؟ چشم غمكينش به رويم خيره ماند قطره قطره اشكش از مژگان چكيد لرزه افتادش به گيسوي بلند زير لب غمناك خواند ناله زنجيرها بر دست من گفتمش آنگه كه از هم بگسلند خنده تلخي به لب آورد و گفت آرزويي دلكش است اما دريغ بخت شورم ره برين اميد بست و آن طلايي زورق...
  5. mahsa711

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    بسترم صدف خالي يك تنهايي ست و تو چون مرواريد گردن آويز كسان دگري
  6. mahsa711

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    تا باد هست خواهم لرزيد و تا عشق هست خواهم ورزيد تا نگاه هست خواهم ديد تا پگاه هست خواهم روييد تا راز است ، خواهم جست تا ريا هست خواهم شست تا هستي است ،‌خواهم زيست و تا مرگ هست ، خواهم گريست
  7. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    آتش دوزخ باشد شراب باشد تو کنار من باشی و شیطانی که گولمان بزند شب که شد از بام جهنم خودمان بهشت دیگران را میبینیم
  8. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    حبابها را دوست دارم با تو صادق هستند میتوانی آن طرفشان را ببینی دلشان هم برای تو میترکد وقتی غصه داری ... حباب نباش ولی دل داشته باش
  9. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    به خیابان برو دستِ یکی از این آدمهای سیاه و سفید را بگیر و میهمانش کن به یک تانگو ی خیابانی گورِ پدرِ عشقهای باکره گورِ پدرِ روزهای رنگی گورِ پدرِ انتظار گورِ پدرِ تنهایی صداقت تا چه حد ؟؟؟؟؟؟؟
  10. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    هراس .... یعنی ... من باشم و ... تو باشی و حرفی برایِ گفتن ............ نباشد
  11. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    گامِ اول را تو بردار به روزگاری که "سلام" و "خداحافظ" فرقی با هم ندارند نه ماندنِ کسی حادثهٔ است نه رفتنِ کسی فاجعه نزدیک تر بیا دوست ندارم از این فاصله ، از "فاصله ها" صحبتی کنم نیکی فیروزکوهی
  12. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    زیاده خواه نیستم جاده ی شمال یک کلبه ی جنگلی یک میز کوچک چوبی با دو تا صندلی کمی هیزم کمی آتش مهِ جنگلی کمی تاریکیِ محض کمی مستی کمی مهتاب برای حال بیشتر ... چند نخِ سیگار و بوی یار و بوی یار و بوی یار
  13. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    وابسته ام کن گاهی حتی نبودنت هم غنیمت میشود همیشه گفته ام دلتنگی سگش شرف دارد ... به دلگیری غروبهای جمعه نیکی فیروزکوهی
  14. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    وقتی یکی باهاتون درد دل میکنه و از شکست عشقیاش میگه ، بدترین و اشتباهترین حرفهای ممکن اینه که مثلا ... بی خیال بابا مگه آدم قحطه ... اصلا حیف تو نبود ؟ ... یا بگی اینا همش یه تجربه است ... یا بگی دختر های امروزی ... پسرهای امروزه ... عشق هم عشقهای قدیم ... بابا اینا رو خودش هم میدونه ... این...
  15. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    می گفت حرامزاده ها عفت کلام داشته باشید ! روحش شاد به حرفش میخندیدیم ... حالا حرامزاده هایی شده ایم که نه عفت داریم , نه کلام ولی با گونههای سرخ، شعر می گوئیم نیکی فیروزکوهی
  16. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    مرد باشی تنها باشی دلتنگ باشی آواره ی کوچه و خیابان باشی وقتی به اولین زنی که شبیهِ اوست میرسی نزدیک میشوی سیگارت را روشن میکنی بعد پشت دستت را خو و و و و و ب داغ میکنی دا ا ا ا ا ا غ .... این داستان هیچ دنبالهای ندارد نیکی فیروزکوهی
  17. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    و چــــــه بـــــی ذوق جهـــــانــــی کـــــه مـــ ــــرا بـــــا تـــ ــــو ندیــــــد …!
  18. mahsa711

    رد پای احساس ...

    دلم بچگی میخواهد باید جلو کدام مغازه پا بکوبم تا برایم آرامش بخرند....
  19. mahsa711

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    آه... سهم من اینست سهم من اینست سهم من ، آسمانیست که آویختن پرده ای آنرا از من میگیرد سهم من پایین رفتن از یک پله مترو کست و به چیزی در پوسیدگی و غربت و اصل گشتن سهم من گردش حزن آلودی در باغ خاطره هاست و در اندوه صدایی جان دادن که به من بگوید : " دستهایت را دوست میدارم "
  20. mahsa711

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    چقدر سفت شده پدالهاي دوچرخه دو نفره دوستيمان...! يا من خسته ام..! يا شيب زياد است..! شايد هم "شما" ديگر ركاب نميزني...؟!
بالا