هی خانم !
که خیره نگاه میکنی
لباسم شبیه او بود یا قد و قوارهام ؟
شرم نکن ! من درد تو را میفهمم
من هم به یاد او
به ابرها و آدمها
حتی به دیوار
خیره شدهام
هر چه دلت میخواهد نگاه کن ..
{ علیرضا روشن }
[دلم گرفته
دلم عجیب گرفته
و هیچ چیز
نه این دقایق خوشبو .. که روی شاخه ی نارنج می شود خاموش
نه این صداقت حرفی .. که درسکوت میان دو برگ این گل خوشبوست ..
نه .. هیچ چیزمرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند ..
و فکر میکنم
که این ترنم مرموز تا ابد
شنیده خواهدشد ..
{ سهراب سپهری }