نتایح جستجو

بچه هاي معمارن ديگه. ايول به اين همه خلاقيت. ;)

مطمئن بودم اين نوشته ي يه معماره. آفرين به دقتت.;)

خوش به حالت كه ميبيني. ما كه چيزي نميبينيم.

ممنون اما تكراري بود.

كو روز؟ كو مترو؟ من نميبينم.:(

لحظه اول كه ديدم به سمت چپ ميرفت اما دوباره كه نگاه كردم به سمت راست در حركت بود. جلل خالق.

آخ آخ آخ چه بد.

چون مامان باباش بوده خيلي تعجب نميكنم. مامان باباها همشون همينن.

نچسبه! روغنم ريخته؟

خداييش چه لذتي ميبرن هي كفششونو ميزنن به كفشت؟ ميگي آقا ي مقدار برو اونورتر چند ثانيه طول نكشيده دوباره شروع ميكنه اين دفه هي كتفشو ميماله به كتفت. اين موقه ها به راننده چش قره ميري و ميزنه كنار ميگه خانم بيا جلو بشين. وااااااي كه ازشون متنفرم.:mad:

چند بار يه جملرو نوشتمو پاك كردم. نمي خوام سياسي بشه. ممنون آقا امير.

منم سطل سحرآميزو هميشه نگاه ميكردم. خيلي قشنگ بود. هميشه سر اين برنامه بابام ميخواست اخبار ببينه. منم كلي گريه ميكردمو نصفه برنامرو از دست ميدادم.:cry:

آخي. چقدرم ناز رو شونه هاي خانومش خوابش برده.:hypocrite: عروسو ببين تورو خدا، اصلا حواسش به دوماد بيچاره نيست.:razz:

جسارت منو ببخشيد. منظور شما بود.

آدمهاي ساده را دوست دارم، همانهايي كه بدي هيچكس را باور ندارند، همانهايي كه براي همه كس لبخند دارند، همانهايي كه بوي ناب "آدم" ميدهند. ومن باور دارم كه تو از همانهايي.

سلام. پيامتونو دريافت كردم اما باز نكرد. لطفاً فارسي تايپ كنيد.

سلام. چه جالب هنوز نيومده اومديد به من سلام داديد.

با همه ي حرفاتون 100% موافقم.

قابل شمارو نداشت خانمي. من ديگه دارم ميرم. خوشحال شدم از هم كلامي باهات. اميدوارم بتونم دوست خوبي در كنارت باشم. باباي.

:biggrin:خيلي خنده دار بود. مرسي. حالا ي چيز جالب اينكه پسراي كلاس ما خيلي درسخون تر از دخترامونن. البته دور از جون من.:cool: