نتایح جستجو

  1. MOON.LIGHT

    اعتراض باشگاه مهندسان ایران در پی اهانت به بنیانگذارانقلاب

    اونی که تقلب کرده عکسا رو پاره کرده
  2. MOON.LIGHT

    شعر نو

    دشت هايي چه فراخ كوه هايي چه بلند در گلستانه چه بوي علفي مي آمد؟ من دراين آبادي پي چيزي مي گشتم پي خوابي شايد پي نوري ‚ ريگي ‚ لبخندي پشت تبريزي ها غفلت پاكي بود كه صدايم مي زد پاي ني زاري ماندم باد مي آمد گوش دادم چه كسي با من حرف مي زد ؟ سوسماري لغزيد راه افتادم يونجه...
  3. MOON.LIGHT

    عروسک جون فدات شم .: ژیلمو :.

    عروسک قصه ی من عروسک قصه ی من گهواره ی خوابت کجاست قصر قشنگ کاغذی پولک افتابت کجاست بال و پر نقره ای کفتر عشقمو کی بست اینه طوطی منو سنگ کدوم کینه شکست عروسک قصه ی من زخم شکسته با تنت بمیرمت شکسته دل چه بی صداست شکستنت صدای عشق منو تو که تلخ گریه اوره تو اون سکوت قصه ای...
  4. MOON.LIGHT

    كوي دوست

    كاش بودي تا دلم تنها نبود اسير غصه ي فردا نبود كاش بودي تا براي قلب من زندگي اينگونه بي معنا نبود كاش بودي تا لبان سرد من قصه گوي قصه ي فردا نبود كاش بودي تا نگاه خسته ام بي خبر از موج و دريا نبود كاش بودي تا زمستان دلم اين چنين پر سوز و پر سرما نبود كاش بودي تا فقط باور كني بي تو...
  5. MOON.LIGHT

    رفتن...

  6. MOON.LIGHT

    اگه واقعا عاشق باشی..................

    اي عشق مدد كن كه به سامان برسيم چون مزرعه اي تشنه به باران برسيم يا من برسان به يار و يار به من يا هر دو بميريم و به پايان برسيم
  7. MOON.LIGHT

    شعر نو

    روز اول پیش خود گفتم دیگرش هرگز نخواهم دید روز دوم باز گفتم لیک با اندوه و با تردید روز سوم هم گذشت اما بر سر پیمان خود بودم ظلمت زندان مرا می کُشت باز زندانبان خود بودم آن منٍ دیوانه ی عاصی در درونم هایهو می کرد مشت بر دیوارها می کوفت روزنی را جستجو می کرد در درونم راه می پیمود همچو روحی در...
  8. MOON.LIGHT

    مشاعرۀ سنّتی

    ای ساقی از آن پیش که مستم کنی از می من خود ز نظر در قد و بالای تو مستم شب ها گذرد بر من از اندیشه ی رویت تا روز نه من خفته نه همسایه ز دستم
  9. MOON.LIGHT

    مشاعرۀ سنّتی

    یار من چــــــون گیرد آغاز سماع قدسیان بر عرش دست افشان کنند
  10. MOON.LIGHT

    مشاعرۀ سنّتی

    تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد هر دلی از حلقه ای در ذکر یارب یارب است
  11. MOON.LIGHT

    شعر نو

    سر خود را مزن اینگونه به سنگ دل دیوانه‌‌ی تنها ! دل تنگ ! منشین در پس این بهت گران مدران جامه‌ی جان را مدران ! مکن ای خسته ، درین بغض درنگ دل دیوانه‌ی تنها ، دل تنگ ! پیش این سنگدلان ، قدر دل و سنگ یکی‌ست قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکی‌ست دیدی ، آن را که تو خواندی به جهان یارترین سینه را ساختی...
  12. MOON.LIGHT

    مشاعرۀ سنّتی

    ياران موافق همه از دست شدند در پای اجل یکان یکان پست شدند
  13. MOON.LIGHT

    مشاعرۀ سنّتی

    تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد تا بود فلك شيوه او پرده دري بود
  14. MOON.LIGHT

    مشاعرۀ سنّتی

    دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را
  15. MOON.LIGHT

    ترانه ها و تصنیف ها...

    تن تو نازک و نرمه، مثه برگ تن من جون میده پرپربزنه زیر تگرگ دست باد پر میده برگو تو هوا اما من موندنیم تا برسه دستای مرگ نفسم این خاکه خون گرمم پاکه من از تبار پاک آریایی قشنگ ترین قصیده رهایی هوای عشق تازه نیست تو رگهام تن نمیدم به رنگ کهربایی نفسم این خاکه خون گرمم پاکه واسه رفتن دیگه...
  16. MOON.LIGHT

    ترانه ها و تصنیف ها...

    اي نازنين اي نازنين در آينه ما را ببين از شرم اين صد چهره ها در آينه افتاده چين از تندباد حادثه گفتي كه جان در برده ايم اما چه جان در بردني ديريست كه در خود مرده ايم اي نازنين اي نازنين در آينه ما را ببين از شرم اين صد چهره ها در آينه افتاده چين اينجا بجز درد و دروغ هم خانه اي با ما نبود در...
  17. MOON.LIGHT

    شعر نو

    چندان شکوفه ریخت که هوش از سرم ربود من جاودانیم که پرستوی بوسه ات بر روی من دری ز بهشت خدا گشود اما چه میکنی دل را که در بهشت خدا هم غریب بود فریدون مشیری
  18. MOON.LIGHT

    مشاعرۀ سنّتی

    دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن که باد صبح نسیم گره گشا آورد
بالا