سر خود را مزن اینگونه به سنگ
دل دیوانهی تنها ! دل تنگ !
منشین در پس این بهت گران
مدران جامهی جان را مدران !
مکن ای خسته ، درین بغض درنگ
دل دیوانهی تنها ، دل تنگ !
پیش این سنگدلان ، قدر دل و سنگ یکیست
قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکیست
دیدی ، آن را که تو خواندی به جهان یارترین
سینه را ساختی...