نتایح جستجو

  1. M

    مشاعرۀ سنّتی

    تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت تا باز چه اندیشه کند رای صوابت
  2. M

    مشاعره با نام کاربر قبلی

    افسار سخن چو دست پیران افتاد گویی که غزال دست شیران افتاد! از لنگه کفش شعر گوید تا عشق بر شاعریش حکم به ایمان افتاد
  3. M

    مشاعرۀ سنّتی

    سخن خوبست کاول،خاطر کس را نرنجاند که بعد از گفتگو،سودی ندارد لب گزیدن ها شب دوستان بخیر
  4. M

    مشاعرۀ سنّتی

    مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است زانرو سپرده اند به مستی زمام ما
  5. M

    مشاعرۀ سنّتی

    دارد به جانم لرز می افتد ، رفیق ؛ انگار پاییزم دارم شبیه برگ های زرد و خشک از شاخه می ریزم
  6. M

    مشاعرۀ سنّتی

    دوش می آمد و رخساره بر افروخته بود! تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود
  7. M

    مشاعرۀ سنّتی

    در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم لطف آنچه تو اندیشی حکم انچه تو فرمایی
  8. M

    مشاعرۀ سنّتی

    تا بوی زلف یار در آبادی من است هر لب که خنده ای کند از شادی من است
  9. M

    اینجا کسی هست که علاقمند به تبادل اطلاعات راجب پیشرانه های جت باشه

    سلام. تو زمینه پیشرانه ها نرم افزار کاربردی خاصی هست؟ ممنون میشم معرفی کنید
  10. M

    مشاعرۀ سنّتی

    شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکند فلب همه صف شکنان...
  11. M

    مشاعرۀ سنّتی

    شنیدم سخنی خوش که پیر کنعان گفت فراق یار نه آن میکند که بتوان گفت
  12. M

    مشاعرۀ سنّتی

    روز گار و هرچه در وی هست بس ناپایدار است ای شب هجران تو پندارم برون از روزگاری
  13. M

    مشاعرۀ سنّتی

    دائم گل این بستان شاداب نمیماند دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
  14. M

    مشاعرۀ سنّتی

    یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم دولت صحبت آن مونس جان مارا بس
  15. M

    مشاعرۀ سنّتی

    دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان زتن درآید
  16. M

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا میبینی و هردم زیادت می کنی دردم تور ار میبینم و میلم زیادت میشود هر دم
  17. M

    مشاعرۀ سنّتی

    دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
  18. M

    مشاعرۀ سنّتی

    در بزم عيش، يك دو قدح دركش و برو يعني طمع مدار، وصال مدام را
  19. M

    مشاعرۀ سنّتی

    تا بوی زلف یار در آبادی من است هر لب که خنده ای کند از شادی من است
  20. M

    مشاعرۀ سنّتی

    در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
بالا