نتایح جستجو

تا نگویی اشک های شمع از کم طاقتی است در خودم آتش به پا کردم ولی نگریستم چون شکست آینه، حیرت صد برابر می شود بی سبب خود را شکستم تا بیننم کیستم زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست کاش قدری پیش از این یا بعد از آن می زیستم فاضل نظری

یک نقطه بیش فرق "رحیم" و "رجیم" نیست از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند آب طلب نکرده همیشه مراد نیست گاهی بهانه است که قربانی‌ات کنند فاضل نظری سلام خانومی

ترس جای عشق جولان داد و شک جای یقین آبروداری کن ای زاهد مسلمانی بس است خلق دلسنگ‌اند و من آیینه با خود می‌برم بشکنیدم دوستان دشنام پنهانی بس است یوسف از تعبیر خواب مصریان دلسرد شد هفتصد سال است می‌بارد! فراوانی بس است نسل پشت نسل تنها امتحان پس می‌دهیم دیگر انسانی نخواهد بود قربانی بس است...

ای نفسِ خرمِ بادِ صبا از برِ یار آمده ای مرحبا

راحت بخواب ای شهر! آن دیوانه مرده ست در پیله ی ابریشمش پروانه مرده ست در تنگ، دیگر شور دریا غوطه ور نیست آن ماهی دلتنگ، خوشبختانه مرده ست یک عمر زیر پا، لگد کردند او را اکنون که می گیرند روی شانه مرده ست گنجشک ها! از شانه هایم برنخیزید روزی درختی زیر این ویرانه مرده ست دیگر نخواهد شد کسی...

تقدیر نه در رمل نه در کاسه چینی ست آینده ی ما دورتر از آیینه بینی ست ما هرچه دویدیم به جایی نرسیدیم ای باد سرانجام تو هم گوشه نشینی ست از خاک مرا برد و به افلاک رسانید این است که من معتقدم عشق زمینی ست فاضل نظری

همین که نعش درختی به باغ می افتد بهانه باز به دست اجاق می اقتد حکایت من و دنیا یتان حکایت آن پرنده ایست که به باتلاق می افتد عجب عدالت تلخی که شادمانی ها فقط برای شما اتفاق می افتد فاضل نظری مرحبا برشما زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم ؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی...

سلام به همه دوستان مثل اناری که از درخت بیفتد در هیجان رسیدن به کمالم هر رگ من رد یک ترک به تنم شد منتظر یک اشاره است سفالم بیشه شیران شرزه بود دو چشمش کاش به سویش نرفته بود غزالم هر که جگرگوشه داشت خون به جگر شد در جگرم آتش است از که بنالم فاضل نظری

تبسمی بنما و حال ما دَریاب تو را چه میشود ای منجی نایاب به سان صدف که میخندد به آب تبسمی بنما و حال ما دُر یاب بداهه

دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد ابری که در بیابان بر تشنه​ای ببارد

نیستم از این بیدها که با این بادها بلرزم :) نای نفس کشیدن نیست باران را هان بداهه سرایی مسپارد یاران را ممنون بابت شعر زیباتون،شب خوش :gol:

محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان کز عشق آن سرو روان گویی روانم می رود

انشا... امیدوارم همیشه موفق باشید خواهش میکنم عزیزم :gol:

سلام :D خب خیلی خوبه که نیستی :) موفق باشی شب خوش :gol:

خواهش میکنم ولی فکر کنم جواب سلام واجب تر بود :biggrin: در کل ادمی هستی که زود از کوره در میری ولی در واقعیت موقعیت اجتماعیت این اجازه رو شاید نده پس در این صورت تو از درون خودت میخوری :whistle: خواهش میکنم :)

دل دیوانگیم هست و سر ناباکی که نه کاریست شکیبایی و اندهناکی

باشه عزیزم ایرادی نداره امیدوارم تجربه خوبی باشه فکر کنم جزء اولین مسابقات زنده باشگاه باشه :) ممنون :gol:

بسم ا... شرو نشده با دال :surprised: در این فکرم که در پایان این تکرار پی در پی اگر جایی برای مرگ باشد! زندگی زیباست فاضل نظری

سلام نشان خانه خود را در این صحرای سردرگم بپرس از کاروان هایی که گم کردند راه اینجا اگر شادی سراغ از من بگیرد جای حیرت نیست نشان می‌جوید از من تا نیاید اشتباه اینجا فاضل ناظری

سلام خانومی ،ممنون که به پیشنهادم توجه کردی ;) بازم ممنون هم برای سر قول بودنت و هم انتایم بودنت :gol: