نتایح جستجو

میکشمت و همینجوری گفتم، مهم نی

تازه دیروز یاسی هم بود ( دلت بسوزه)

چرا دیروز پانیذ زنگ میزد جواب نمیدادی؟ با اون آهنگ پیشواز مسخرت...

میکشمت هاااااااااااااااا

من که هستم که، دیشب مسنجر دیدمت ولی حوصلتو نداشتم :) خبره خاصی هم نیس...

سلام چطور مطوری؟

اهان راس میگیا، ساعت 2 بود :surprised: ( فک میکردم ساعتای 8 باهات چت میکردم)

سلام خوبم ممنون... اینقد دیشب داد زدم، فک کردم مردی :) حالا چرا چشات گرد شده؟

دیشب با مامان دعوام شد، منم که لجبااااز، نیومدم دیگه...

خواهش میشه :)

مهسا ایشالا هر جا که باشی شادو خندون و از این حرفا باشی...:D

منم از این علافا دیدم، یه درس داریم اسمش هس انسان، طبیعت، معماری، استاده ما همش راجب به زنبورو مورچه و این چیزا حرف میزد بعد یه پسره بود همیشه سر کلاسا حاضر بود تند تند هم جزوه مینوشت حتی صدای استاد هم ضبط میکرد، پیش خودم میگفتم چقد یارو فعاله آخر ترم میرم ازش جزوه میگیرم آخه من سر کلاس همش خواب...

سلام مهسا جون، خوبی عزیزم... دله منم مثه ماله شبنم برات تنگیده [IMG]

ممنون تو هم دختری؟ (شکلکه تعجب)

من اولین روز رفتم یونی، یه آقایی بود همه از سرو کولش بالا میرفتن هی ازش سوال می پرسیدن منم ازش پرسیدم ببشخید کلاس استاد فلانی کجاست آیا تشکیل میشود؟( اونموقع نمیشد کتابی حرف زد اینارو داد میزدم) بعد یارو (که بعدن فهمیدم مدیر گروه معماریاس) گفت بعله تشکیل میشه توکلاس مثلا 403 منم گفتم ممنون...

حدیثووو چطوری؟ :)

آره منم اینو شنیدم، اینم شنیدم: شکوفه بهاری :surprised:

تکراری

لا لا کجا بوده اینقده پروژه و کار دارم که وقت برا خواب ندارم تو هم دلت خوش ها، ایییییشششش

برو اینجا عضو شو: www.etoood.com