نکنه روز بعدش می رفتی مدرسه یه ساعت با بچه ها دیش دیش می زدین همدیگه رو!!!! :-)
کار به مدرسه کشیده نمیشد همونجا پای تلوزیون با داداش بزرگه دیش دیش ...
جو میگرفت و داداش بزرگه که خیلی زور و بازوش قوی تر بود سر جا مینشوند من رو ...
سلام .
به قول شما او نامه اولش خوب بود چون آرزوهای قشنگ بود اما آخرش نوشته که 9 دقیقه ی دیگه یه خبر خوش بهت میرسه . اما به نظر من این خیلی الکی هست یه جوری مثل خرافات هست .
اما من گفتم که به این حرف آنتونی رابینز کاملا معتقدم : اگر فکر کنید می توانید یا فکر کنید نمیتوانید در هر صورت حق با شماست...
خوب اگه آموزش و پرورش بتونه همچین دانش آموزایی رو پرورش بده بعدها همین کوچولوها که دیگه نباید گفت کوچولو آخه سوادشون تو بعضی از چیزا بیشتر از منه خودشون وارد جامعه میشن و همه چیز رو میسازند .
سواد اجتماعی باید از یه جایی شروع بشه از دانش آموزها .
سطح سواد امروزه بالا رفته و کیفیت سواد آموزی خیلی کم شده البته خودم و هم نسلیهام رو میگم دهه ی 60 و مایی که پایه ی درسامون میلنگه . زبان انگلیسی رو همیشه با 10 پاس کردم ریاضی رو هم همینطور .
و الان : خواهر زاده ای دارم که الان پنجم ابتدائی هست و تو مدرسه ی 2 زبانه درس میخونه و همپای فارسی زبان...