نتایح جستجو

  1. REZA.KHOSHROO147

    آره یه ساز شکسته - صدا تو حنجره حبسه با اشکهای رو گونه - چشمام خیره به جاده منتظر غریبه - یه...

    آره یه ساز شکسته - صدا تو حنجره حبسه با اشکهای رو گونه - چشمام خیره به جاده منتظر غریبه - یه آشنا همخونه چشمام اسیره درده - از دوری محبوبه تنم داره میسوزه -دلم داره میپوسه عشقها همه جر خورده -شرف رفته و مرده دلها همه شکسته-دستها همه بریده سرها به طاق کوبیده-شاخ ها همه شکسته اونها به فکر جنگن-فیل...
  2. REZA.KHOSHROO147

    در گيرودار جنگ پارسيان و اعراب روزي مردي عرب، از يك پارسي پرسيد: چرا زنان شما حجاب ندارند؟ مرد...

    در گيرودار جنگ پارسيان و اعراب روزي مردي عرب، از يك پارسي پرسيد: چرا زنان شما حجاب ندارند؟ مرد پارسي گفت حجابِ زنان ما پلكِ چشمانِ مردانِ ما است
  3. REZA.KHOSHROO147

    مهم این نیست که قشنگ باشی ، قشنگ این است که مهم باشی! حتی برای یک نفر ·مهم نیست شیر باشی یا آهو...

    مهم این نیست که قشنگ باشی ، قشنگ این است که مهم باشی! حتی برای یک نفر ·مهم نیست شیر باشی یا آهو مهم این است با تمام توان شروع به دویدن کنی كوچك باش و عاشق... كه عشق می داند آئین بزرگ كردنت را · بگذارعشق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو باکسی
  4. REZA.KHOSHROO147

    سلام باعث افتخاره تو لیست دوستاتونم به امید آشنائی بیشتر:gol:

    سلام باعث افتخاره تو لیست دوستاتونم به امید آشنائی بیشتر:gol:
  5. REZA.KHOSHROO147

    "صبر " یک فریب بزرگ است! سالهاست با غوره ها کلنجار میروم حلوا نمیشوند

    "صبر " یک فریب بزرگ است! سالهاست با غوره ها کلنجار میروم حلوا نمیشوند
  6. REZA.KHOSHROO147

    غریبه نمیدانم گنجشک ها که آنقدر شبیه همند چطور همدیگر را میشناسند و نمیدانم چقدر شبیه من هست...

    غریبه نمیدانم گنجشک ها که آنقدر شبیه همند چطور همدیگر را میشناسند و نمیدانم چقدر شبیه من هست که تو دیگر مرا نمیشناسی
  7. REZA.KHOSHROO147

    به مناسبت روز پدر : تو خونه ای که بزرگترها کوچک شوند؛ کوچکترها هرگز بزرگ نخواهند شد

    به مناسبت روز پدر : تو خونه ای که بزرگترها کوچک شوند؛ کوچکترها هرگز بزرگ نخواهند شد
  8. REZA.KHOSHROO147

    بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد یا آن که گدایی محبت شده باشد خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق...

    بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد یا آن که گدایی محبت شده باشد خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است، بگذار که آیینه نفرت شده باشد
  9. REZA.KHOSHROO147

    زندگي مثل پيانو است ، دكمه هاي سياه براي غم ها و دكمه هاي سفيد براي شادي ها . اما زماني ميتوان...

    زندگي مثل پيانو است ، دكمه هاي سياه براي غم ها و دكمه هاي سفيد براي شادي ها . اما زماني ميتوان آهنگ زيبايي نواخت كه دكمه هاي سفيد و سياه را با هم فشار دهي
  10. REZA.KHOSHROO147

    از آهسته رفتن نترس، از بی حركت ایستادن بترس. *** تاریك ترین ساعت شب درست ساعات قبل از طلوع...

    از آهسته رفتن نترس، از بی حركت ایستادن بترس. *** تاریك ترین ساعت شب درست ساعات قبل از طلوع خورشید است پس همیشه امید داشته باش
  11. REZA.KHOSHROO147

    هیچ وقت به کوچه بن بست ناسزا نگو رنج بن بست بودن برای کوچه کافیست

    هیچ وقت به کوچه بن بست ناسزا نگو رنج بن بست بودن برای کوچه کافیست
  12. REZA.KHOSHROO147

    آمدم امشب به میخانه تمنایت کنم من نمیخواهم،بیا ساقی تماشایت کنم بیقرارم ساقی از میخانه بیرونم...

    آمدم امشب به میخانه تمنایت کنم من نمیخواهم،بیا ساقی تماشایت کنم بیقرارم ساقی از میخانه بیرونم مکن کرده ام می را بهانه تا تماشایت کنم
  13. REZA.KHOSHROO147

    متــــاسفانه!! تازه فهميــدم ((موفق باشيد)) آخر برگه امتحان، . . . در جواب تمام خسته نباشيد هايي...

    متــــاسفانه!! تازه فهميــدم ((موفق باشيد)) آخر برگه امتحان، . . . در جواب تمام خسته نباشيد هايي هست كه وسط كلاس به استاد مي گفتيم :|
  14. REZA.KHOSHROO147

    نصيب من ز درختانتان نشد يک سيب شما که بابت هر سيب کدخدا داريد ولي دلم به هواي شما غزل گفته براي...

    نصيب من ز درختانتان نشد يک سيب شما که بابت هر سيب کدخدا داريد ولي دلم به هواي شما غزل گفته براي اين دل درد آشنا که جا داريد؟
  15. REZA.KHOSHROO147

    آی ملت به همان تاریخی که بر ما گذشته است سوگند، بدبختی ما نه فقط از اکثریت نادان،که از اقلیتی...

    آی ملت به همان تاریخی که بر ما گذشته است سوگند، بدبختی ما نه فقط از اکثریت نادان،که از اقلیتی خائن است..خوب همین حرف ها را می زنی که انگ می زنن که ترویج خودکشی می کنید.شرکت های تولید کننده آنتی ویروس ها مهم ترین عاملان پخش ویروس های رایانه ای هستند". این را به یاد داشته باش.داستان عمیق و کثیف و...
  16. REZA.KHOSHROO147

    دوستان ببخشید دارم میرم

    دوستان ببخشید دارم میرم
  17. REZA.KHOSHROO147

    چه اختیاری ، چه کشکی ! نه به حرف ما باران می بارد نه برف می ایستد نه مرگ می ماند شبی دور ،نه به...

    چه اختیاری ، چه کشکی ! نه به حرف ما باران می بارد نه برف می ایستد نه مرگ می ماند شبی دور ،نه به خواست خود دنیا می آییم شبی دورتر ، نه به خواست خود خواهیم رفت ... View More چه اختیاری ، چه کشکی ! نه به حرف ما باران می بارد نه برف می ایستد نه مرگ می ماند شبی دور ،نه به خواست خود دنیا می آییم شبی...
  18. REZA.KHOSHROO147

    گم شدم در خود نمی‌دانم کجا پیدا شدم شبنمی بودم ز دریا غرقه در دریا شدم سایه‌ای بودم از اول بر...

    گم شدم در خود نمی‌دانم کجا پیدا شدم شبنمی بودم ز دریا غرقه در دریا شدم سایه‌ای بودم از اول بر زمین افتاده خوار راست کان خورشید پیدا گشت ناپیدا شدم زآمدن بس بی نشانم وز شدن بس بی خبر گوئیا یکدم برآمد کامدم من یا شدم می‌مپرس از من سخن زیرا که چون پروانه‌ای در فروغ شمع روی دوست ناپروا شدم در ره...
  19. REZA.KHOSHROO147

    اینجا پر است از آدمهایی که نمیخواهم بیشتر بشناسمشان! از آغوشهایی که به زور زبان بازی هایشان هم،...

    اینجا پر است از آدمهایی که نمیخواهم بیشتر بشناسمشان! از آغوشهایی که به زور زبان بازی هایشان هم، اندازه ام نمیشوند! و سایه هایی که همیشه از قد من بلندتر بودند... انگار خیابانهای تهران استوانه ای شده اند! تمام قدمهایم را سیگار به سیگار جلو میبرم و کافه به کافه خودم را در زیر سیگاریشان میتکانم! و...
  20. REZA.KHOSHROO147

    شهری بود که همه اهالی آن دزد بودند...!شبها پس از صرف شام، هرکس دسته کلید بزرگ و فانوس را برمی...

    شهری بود که همه اهالی آن دزد بودند...!شبها پس از صرف شام، هرکس دسته کلید بزرگ و فانوس را برمی داشت و از خانه بیرون می زد؛ برای دستبرد زدن به خانه یک همسایه!حوالی سحر با دست پر به خانه برمی گشت، به خانه خودش که آن را هم دزد زده بود!!!به این ترتیب، همه در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی می کردند؛ چون...
بالا