پاچه خواري هنك
پاچه خواري هنك
امروز، خونه بودم که دیدم در میزنند. در را باز کردم و با یک زوج خوشتیپ و خوشلباس روبهرو شدم. اول، مرد شروع به صحبت کرد:
«سلام! من جان (John) هستم و این هم مری (Mary) است.»
مری: «سلام! میخواستیم از شما دعوت کنیم که با ما بیایید برای پاچهخاری هنک (Hank).»
من...