نتایح جستجو

  1. baran 2012

    اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه

    نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد
  2. baran 2012

    اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه

    دردایره قسمت ما نقطه تسلیمیم حکم آنچه تو فرمایی لطف آنچه تو بنمایی
  3. baran 2012

    اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه

    شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
  4. baran 2012

    مشاعرۀ سنّتی

    ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود انچه میپنداشتیم دوستان تشریف بیارید برای مشاعره ممنون از حضور دوستان در اولین دور مسابقه مشاعره فعلا با اجازه من برم
  5. baran 2012

    اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه

    دوش آن صنم چه خوش گفت د رمجلس مغانم با کافران چه کارت گربت نمی پرستی
  6. baran 2012

    اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه

    سلام دین و دل بردند و قصد جان کنند الغیاث از جور خوبان الغیاث باید صبر کنم یکی شعر بگه؟
  7. baran 2012

    مشاعرۀ سنّتی

    سلام آیینه سکندر جام می است بنگر تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا ترکان پارسی‌گو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت رندان پارسا را شبتون خوش :gol:
  8. baran 2012

    مشاعره با شعر سعدی

    دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی
  9. baran 2012

    مشاعرۀ سنّتی

    تازه شب های دگر در راه است خوش دل آن را که از آن آگاه است :) شبتون خوش
  10. baran 2012

    مشاعرۀ سنّتی

    دلا تا کی درین زندان فریب این و آن بینی یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی ممنون از همراهی همه دوستان شبتون خوش :gol:
  11. baran 2012

    مشاعرۀ سنّتی

    بسیار زیبا ،حیفم امد تشکر نکنم :gol: نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم ما اگر ز خاطر خدا نرفته ایم پس چرا به داد ما نمیرسد ما صدای گریه مان به اسمان رسید از خدا چرا صدا نمی رسد
  12. baran 2012

    مشاعرۀ سنّتی

    باز امشب دل من غرق گله شد بی تاب بی رمق بی حوصله شد
  13. baran 2012

    مشاعرۀ سنّتی

    مــا ز بالاییم و بالا می رویم ما ز دریاییم و دریا می رویم
  14. baran 2012

    مشاعرۀ سنّتی

    می کنی هر دم گره از مردمی را باز این سخن به خدایت بگو به راز و نیاز
  15. baran 2012

    مشاعرۀ سنّتی

    هر چیز که بشکند ز بها افتــد و لیک دل را بها و قدر بود تا شکسته است
بالا