نتایح جستجو

آخی ده ده بالانئندا هردن بی سوزو اولوردا. معلومدی ایندیلرده سانازدان نه دن دانئشئسئز ایستیسن اره مئرسن بیله سین

میدونی دلتنگی یعنی چه ؟ دلتنگی یعنی اینکه بشینی به خاطراتت باهاش فکر کنی اونوقت یه لبخند بیاد رو لبت ولی چند لحظه بعد شوری اشکهای لعنتی شیرینی اون خاطره ها رو از یادت ببرند

ساغول بیزده یاخجیوخ یوخ داداش جان، دای سنین باشئن قئزونان قاتئشئب منده هردن گلیب سوزلریزی اوخییب گدیرم دییم ده ده بالادئلاردا موزاحیم اولمییم:D

سلام سعید داداش کئف احوال؟ دای باجوی لاپ یادان چئخادمئسانااااا:(

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَالضَّالِّينَ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَالضَّالِّينَ...

ای کاغذ سپید که همه ی دردهایم را به دوش میکشی یکبار دیگر رویت می نویسم : بی نهایت دوستش دارم ...

کاش قاصدک بهارانه ام آورَد! و من غرق شده‌ام در سکوتِ شب پایِ دیوارِ باغ در خلوت و بادو هر بار مرغکی یا ابری عبور می‌کند به نشانِ قاصدی خبری خوش را انتظار می‌کشم دیگر خبری نیست که نیست؟!! ... آواز بهار می‌رسدموسمِ دلتنگی...

پشت سرهرمعشوق خداایستاده پشت سر هر معشوق ، خدا ایستاده است پشت سر هر آنچه که دوستش می داری و تو برای این که معشوقت را از دست ندهی بهتر است بالاتر را نگاه نکنی زیرا ممکن است چشمت به خدا بیفتد و او آنقدر بزرگ است که هر چیز پیش او کوچک جلوه می کند پشت سر هر معشوق ، خدا...

خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است...

دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش راه آسمان باز است ، پر بکش او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند ؟ اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .

مـــــن اگــر عــروس تــــــــــو باشـم... دیـــگـر هــــــــــیچ لبــاسـی برازنـــــده ی انـــدام مـــــن نـخـواهــــد بــــود! آغــــــــــــــوش تـو تـــمام قــد مــن را در بــــــر خواهــــد گرفت... نـــه حـــریری نـه یراقی نــه دکمـــــه ای... و نــــه هــــیـــچ و...

وقتی پیش همیم قدر با هم بودنو نمی دونیم وقتی دوری میشه فهمید اونی که رفته چقدر از وجودتو کنده با خودش برده چقدرشو برا خودت باقی گذاشته

مرسی که هستی و هستی را رنگ می‌‌آمیزی هیچ چیز از تو نمی‌خواهم فقط باش فقط بخند فقط راه برو... نه، راه نرو می‌ترسم پلک بزنم دیگر نباشی.

دل تكاني دلت را بتکان، غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن……. دلت را بتکان، اشتباهایت تالاپی می افتد زمین ، بذار همان جا بماند ، فقط از لابه لای اشتباهایت یک تجربه را بیرون بکش … قاب کن و بزن به دیوار دلت …… دلت را محکم تر اگر بتکانی،تمام کینه هایت هم می ریزد…. و تمام آن غم های...